فرسودگی و مولفه های آن

به طور مرسوم  فرسودگی به عنوان یک سندرم سه بعدی مورد توجه قرار می گیرد (خستگی هیجانی  زوال شخصیت وتمامیت فردی کاهش یافته) که با سیاهه فرسودگی  ماسلاخ  (MBI - HSS) مورد اندازه گیری قرار می گیرد(ماسلاخ و جکسون 1981).

خستگی هیجانی که اشاره به احساس خالی شدن وتهی شدن ازمنابع هیجانی فرد دارد به عنوان مولفه ی استرس فردی احساسی سندرم مورد ملاحظه قرار می گیرد .

زوال شخصیت  اشاره به پاسخهای منفی  بدبینانه یا بیش از حد با بی رغبتی به سایر افراد درمحل کار دارد که مولفه ی بین فردی فرسودگی را نشان می دهد. بالاخره

تمامیت فردی کاهش یافته اشاره به احساس کاستی در شایستگی ومیزان باروری و حس کارآیی پایین فرد دارد که مولفه ی خود ارزیابی فرسودگی را شامل می شود(ماسلاخ ،1998).

تاکنون بیش از 1000 مطالعه و تحقیق برای سنجش فرسودگی MBI را به کار برده اند به گونه ای کهMBI می تواند به عنوان " معیار طلایی" برای اندازه گیری سازه مورد توجه قرار گیرد (شائوفلی وانزمن،  1998).

 

در حالی که مقایسه ها بین بعد فرسودگی خستگی هیجانی واسترس مورد توجه قرار گرفته بود ،کورذر و داگرتی (1993) بیان کردند که دو بعد دیگر فرسودگی ، فردیت زدایی و موفقیت شخصی تقلیل یافته ، فرسودگی را از استرس تمیز می دهند .

خستگی هیجانی .خستگی هیجانی نشانه ای از درماندگی در کارهای به لحاظ عاطفی توان فرساست .      (ما سلاخ و همکاران ، 1996 ، ص . 20 ) . خصیصه های مرتبط با خستگی هیجانی عبارتند از : احساس خستگی وبی میلی (ماسلاخ ولیتر ) ونیز بی قراری وعصبی بودن (فاربر ، 1991) . کارکنانی که دچار خستگی هیجانی شده اند احساس تخلیه ی هیجانی و ناکامی می کنند (ماسلاخ و جکسون ، 1981 ؛ ماسلاخ وهمکاران ، 1996 ) وبنابراین به لحاظ روانشناختی قادر به رسیدگی به مراجعانشان نیستند . معلمانی که از خستگی هیجانی رنج می برند قادر نیستند که آنطور که قبلا به دانش آموزان می پرداختند  به آنها بپردازند . (ماسلاخ و همکاران ، 1996 ؛ ص . 28 ) .

فردیت زدایی . فردیت زدایی همچنین اشاره دارد به دید بدبینانه (ماسلاخ وهمکاران ) ، وبیان کننده ی مسئله ای جدی در بین مشاغل خدمات انسانی است تا جایی که با بی تفاوتی نسبت به کار و مراجعان مشخص می شود . کارکنانی که از فردیت زدایی رنج می برند احساس منفی وبی عاطفه نسبت به مراجعانشان دارند و در نتیجه از طریق فاصله گرفتن با آنها به صورت غیرشخصی با آنها برخورد می کنند . (ماسلاخ وهمکاران ، 2001 ) .

خصیصه های مرتبط با فریب زدایی عبارتند از : بدبینی ، سردی ، عدم صمیمیت . (ماسلاخ ولیتر ، 1997 ) . ترک آرزوها و لباس بی تفاوتی بدبینانه به تن کردن ، به عنوان یک سازوکار خودحمایتی عمل می کند .     (ماسلاخ ولیتر ، 1997 ) . معلمانی که از فردیت زدایی و بدبینی رنج می برند از طریق کناره گیری از دانش آموزان دوری می کنند . (ص . 28 ) .

ناکارآیی  / موفقیت شخصی تقلیل یافته نشانه ای از فرسودگی است که دررابطه با کارکنانی است که خود ارزیابی منفی دارند (ماسلاخ وهمکاران ، 1996 ) . به خصوص راجع به کارکردن آنها با مراجعانشان (برای معلمان ، دانش آموزان ) . خصیصه های افرادی که از موفقیت شخصی تقلیل یافته رنج می برند شامل ناکامی و نارضایتی کلی از خود ، تواناییهای حرفه ای واثر بخشی شان است . (ماسلاخ و جکسون ، 1981 ؛ ماسلاخ و همکاران ، 2001 ) .

سایر خصیصه ها شامل عدم اطمینان وحس  کفایت از دست رفته می باشند (ماسلاخ ولیتر ، 1997 ) . معلمانی که از موفقیت شخصی تقلیل یافته رنج می برند ." دیگر احساس نمی کنند که در رشد دانش آموزان سهیم هستند . در نتیجه آنها برای تجربه کردن نا امیدی کامل آسیب پذیر می شوند . . . هم به صورت توان فرسا وهم مداوم وپایدار (ماسلاخ وهمکاران ، 1996 ، ص . 28 ) .

یک بازنگری از علائم فرسودگی منبع اطلاعاتی می شود که آیا سه خرده مقیاس فرسودگی به صورت موازی و همزمان ایجاد می شوند ویا به صورت پی در پی . ( کورذر وداگرتی ، 1993 ؛ ماسلاخ و همکاران ، 2001 )

شواب وایوانیکی (1982) اعتقاد داشتند فرسودگی لزوما" فرآیندی نیست که درآن یک مؤلفه منجر به مؤلفه ی دیگری شود . از طرف دیگر، لی و آشفورد معتقد بودند که فرسودگی ، در واقع تا حدودی ،

یک فرایند متوالی وپی در پی است . شیروم (1989) فرسودگی را ترکیبی از خستگی جسمانی ، خستگی هیجانی وخستگی شناختی می دانست (ص . 589) .

همینطور کاسکه و کاسکه (1989) یک مفهوم سازی متفاوت از فرسودگی را ارائه دادند که به موجب آن خستگی هیجانی " پایه وجوهر " محسوب می شد (132) و فردیت زدایی و موفقیت های شخصی متغیر های مرتبطی بودند اما بخشی ازسازه ی فرسودگی محسوب نمی شدند . درمقابل ، سایرین (ما سلاخ وهمکاران ) ، 2001 ؛ کوردز وداگرتی ، 1993 ) معتقد بودند که روی هم رفته استفاده از سختی به عنوان تنها معیار ، بینش کمی از فرسودگی ، به عنوان یک پدیده ی چند بعدی ، است .


منبع : http://mohsenazizi.blogfa.com/post-3002.aspx

TOP