کنترل بیولوژیک آفات

کنترل بیولوژیک پدیدهای طبیعی است که هدف آن تنظیم جمعیت موجودات میباشد. کنترل بیولوژیک ممکن است به صورت طبیعی یا با دخالت انسان اتفاق بیافتد، که به این نوع کنترل، کنترل بیولوژیک کاربردی اطلاق میشود.

انواع کنترل بیولوژیک

طبیعی
کاربردی

کنترل بیولوژیک پدیده ای طبیعی است که هدف آن تنظیم جمعیت موجودات میباشد. کنترل بیولوژیک ممکن است به صورت طبیعی یا با دخالت انسان اتفاق بیافتد، که به این نوع کنترل، کنترل بیولوژیک کاربردی اطلاق میشود.

 

کنترل بیولوژیک یا ( Biological Control )شامل سه موضوع اصلی است:

۱- انواع موجودات آفت هدف
۲- انواع دشمنان طبیعی
۳- روشهای بکارگیری دشمنان طبیعی

۱-انواع موجودات آفت هدف:

الف. بطور کلی حشرات مهمترین گروه از موجوداتی هستند که در برنامههای کنترل بیولوژیک به عنوان هدف مطرح بوده اند. آفات به دلیل ازدیاد، تنوع گونه و مهاجرت به نقاط جدید موجبات ورود حشرات شکارگر از مناطق دیگر را برای کنترلشان ایجاد کرده اند.
اما مهمترین راستهای که تعدادی از گونه های آن تحت کنترل بیولوژیک قرار گرفته اند راسته (Hemiptera) میباشد.راسته (Homoptera) در بر گیرنده شته ها، شپشک ها، سفیدبالک ها و پسیل ها میباشند. همین حشرات هستند که در روی گیاهان زینتی جزء مهمترین آفات محسوب میشوند لذا امکان کنترل بیولوژیک آفات گیاهان زینتیبسیار زیاد است.

چرا بیشترین برنامه کنترل بیولوژیک برعلیه حشرات راسته (Homoptera) صورت می گیرد؟
بدلیل اینکه تعداد زیادی از گونه های راسته (Homoptera) به همراه گیاهان زینتی و محصولات کشاورزی از منطقه پراکنش بومی خود وارد منطقه جدیدی شدند که فاقد دشمنان طبیعی بودند. لذا برای مبارزه با این آفات، دشمنان طبیعی این حشرات نیز ازمنطقه پراکنش آنها به منطقه جدید وارد شدند تا تحت کنترل در آیند. در ضمن بسیاری از حشرات این راسته مانند شپشک ها غیر متمرکز بوده بنابراین امکان کنترل بیولوژیک آنها فراهم است.

ب. گروه دیگری از حشرات مورد نظر در برنامه های کنترل بیولوژیک کنه ها هستند. مخصوصاً سه خانواده (Eriophidae) ،(Tarsonemidae) ، (Tetranychidae) جزء مهمترین کنه های گیاهخوار هستند که بر علیه آنها کنترل بیولوژیک انجام شده است.

ج. دسته دیگر این حشرات، حلزونها و رابها هستند که به آنها لیسَک نیز گفته میشود. برای کنترل بیولوژیک حلزونها و رابها کوششهایی انجام شده است ولی نتیجه بخش نبوده است.

د. گروه دیگری از موجودات مورد بحث، علفهای هرز هستند، بطور کلی ۱۱۱ گونه از علفهای هرز در ۳۲ خانواده با عنوان هدفبرنامه های کنترل بیولوژیک تاکنون مطرح بودهاند که ۰۵ درصد آنها متعلق به سه خانواده Cactacea ، Mimosacea ، Asteraceae هستند.

ذ. علاوه بر این ها، بیماریهای گیاهی و مهره داران هم میتوانند از اهداف برنامه های کنترل بیولوژیک باشند، حتی انسان میتواند در برنامه های کنترل بیولوژیک به عنوان یک هدف قلمداد شود.

۲- انواع دشمنان طبیعی:

مبحث دوم انواع موجوداتی هستند که برای کنترل بیولوژیک آفاتی که ذکر کردیم مورد استفاده قرار میگیرند.

الف. حشرات پارازیتوئید از عمومی ترین دشمنان طبیعی آفات به شمار می آیند که در برنامه های کنترل بیولوژیک به روشهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. برنامه های کنترل بیولوژیک در مورد حشرات پارازیتوئید بیشتر درباره دو راسته( Hymenoptera ) یا بالغشائیان و زنبورها یا (Diptera) میباشد. در راسته (Hymenoptera)، زنبورهای بالا خانواده (Ichneumonoidae) و بخصوص دو خانواده (Braconidae) و (Ichneumonidae)دارای اهمیت بیشتری هستند. در خانواده (Braconidae)، تمام گونههای زیر خانوادهی (Aphidiinae) بدون استثنا پارازیتوئید، شپشک ها هستند و در برنامه های کنترل بیولوژیک آفات گلخانهای مورد استفاده قرار میگیرند.
از خانواده زنبورها، بالا خانواده (Chalcidoidea) از اهمیت فوق العادهای برخوردارند. در این بالا خانواده، خانوادههای (Encyrtidae), (Pteromalidae), (Aphelinidae) و (Eulophidae) از مهمترین دشمنان طبیعی آفات گیاهان زینتی هستند.
گروه دیگری از پارازیتوئیدها، متعلق به راسته ) Diptera ( یا دو بالان خانواده ) Tachinidae ( فوقالعاده حائز اهمیت هستند.

ب. گروه دیگر از دشمنان طبیعی، حشرات شکارگر هستند که از انوع گونه های گیاهخوار تغذیه میکنند. مهمترین شکارگرها درراسته (Hemiptera) مثل خانواده(Anthocoridae) خانواده(Nabidae)در راسته (Coleoptera )خانواده (Coccinellidae) که به آنها کفشدوزک ها اطلاق میشود و تعدادی دیگر از خانوادهها مثل خانواده (Carabidae) و در راسته بالتوریها خانواده (Chrysopidae) بخصوص بالتوری (Chrysoperla carnea) و در راسته (Diptera) خانواده های(Syrphidae) و (Cecidomyiidae) ازاهمیت ویژهای برخوردارند.

ج. گروه دیگر از عوامل بیماریزا، بندپایان هستند. مهمترین عوامل بیماریزای بندپایان مربوط به ویروس ها، نماتدها، تکسلولی ها، قارچها و باکتریها هستند.در بین باکتریها، باکتریهای گونه(Bacillus) مانند (Bacillus Thuringiensis) (Bacillus anisopliae), (sphaerieus) (Bacillus) ، ازجمله باکتریهایی هستند که برای کنترل گروههای مختلفی از حشرات مورد استفاده قرار میگیرند.در گروه ویروسها، شانزده خانواده از ویروسها با حشرات ارتباط دارند ولی خانواده (Baculoviridae) دارای اهمیت بیشتری است و برای کنترل حشرات مورد استفاده قرار میگیرد.

اما دلیل اینکه ویروسها مانند باکتریها براحتی تولید نمیشوند چیست؟
ویروسها برای تولید مثل نیاز به جسم موجود زنده دارند، یعنی آنها در داخل موجود زنده تکثیر پیدا میکنند در حالیکه باکتریها براحتی بر روی مخمرها تکثیر میشوند. به همین دلیل استفاده از باکتریها در کنترل بیولوژیک حشرات توسعه یافته و کاربرد بیشتری دارد.

د. گروه دیگر از دشمنان طبیعی قارچها هستند بخصوص قارچهای خانواده (Entomophthoraceae) و زیر گروههای( Zygomycotina) و (Deutromycotina) که برای کنترل حشرات و گیاهان زینتی مخصوصاً گونهای به نام ( Verticillium lecanii ) مورد استفاده قرار میگیرد.

ذ. دسته دیگر از عوامل کنترل حشرات، تک سلولیها هستند، شاخههای (Apicomplexa) و (Microspora) از مهمترین تکسلولی ها هستند که بر روی حشرات ایجاد بیماری میکنند. مخصوصاً تک سلولیهای جنس (Nosema) از اهمیت بیشتریبرخوردارند. تعدادی از گونه های این جنس بصورت تجارتی تولید شدهاند و برای کنترل ملخها و آبدزدک ها مورد استفاده قرار گرفته اند.

ر. گروه دیگر از حشرات مورد استفاده در کنترل بیولوژیک، حشراتی هستند که از علفهای هرز تغذیه میکنند. در این بینخانوادههای (Chrysomelidae) و (Curcurlionidae) از راسته (Coleoptera) و (Pyralidae) از راسته (Lepidoptera) از اهمیت زیادی برخوردارند.

کنترل بیولوژیک شپشک ها

کنترل بیولوژیک شپشک های نرم تن: شپشک های نرم تن متعلق به خانواده(Coccidae) میباشند. تعدادی از مهمترین گونه های این خانواده که در روی محصولات گلخانه ای و گیاهان زینتی ایجاد خسارت می کنند عبارتند از :

۱- hesperidum Coccus
۲- Saissetia oleae
۳- Saissetia coffeae

مهمترین پارازیتوئیدهای شپشکهای نرم تن متعلق به خانواده(Aphelinidae) و(Encyrtidae) هستند.

از خانواده (Encyrtidae) مهمترین گونه متعلق به جنس (Metaphycus) و (Encyrtus) هستند. جنس (helvolus Metaphycus) درکشور ایران وجود دارد و به عنوان یکی از عوامل کنترل بیولوژیک تکثیر و در گلخانه ها و در روی گیاهان زینتی رهاسازی میشودکه میتواند شپشک های نرم تن را تحت کنترل در بیاورد. گونه دیگری که در کنترل بیولوژیک مورد استفاده هستند زنبورهایی به طول ۲ میلیمتر میباشند که مراحل مختلف پورگی شپشک های نرم تن را پارازیته میکنند. در این گونه، حشرات ماده زرد رنگ و حشرات نر تا حدودی تیره تر هستند. هر حشره ماده در طول روز ۵ شپشک ماده را پارازیته میکند و چندین برابر این تعداد را از طریق تغذیه از بین میبرد.

در حقیقت زنبورها هم شکارگر هستند و هم پارازیتوئید. رشد کامل حشرات در ۳۰ درجه سانتیگراد حدود ۱۱ روز و ۱۸ درجه سانتیگراد حدود ۳۳ روز به طول میانجامد.از خانواده (Encyrtus) به گونهای بنام ( Encyrtus lecaniorum ) وجود دارد که نوعی زنبور پارازیتوئید است و برای کنترل شپشک های نرم تن در گلخانه ها رهاسازی میشود. در خانواده (Aphelinidae) مهمترین شپشک های نرم تن پارازیتوئید متعلقبه گونه( Coccophogus) هستند. از این گونه( Coccophagus lycimnia) گونه ای است که در ایران نیز وجود دارد. این گونه تقریباً در تمام نقاط دنیا پراکنده میباشد، و برای کنترل بیولوژیک بعضی شپشک های نرم تن مورد استفاده قرار میگیرد.

آیا هر یک از این زنبورهای ذکر شده بر علیه نوع خاصی از شپشکها کاربرد دارد؟
خیر، از آنجا که هیچکدام از این زنبورها مونوفاژ (Monophage) نیستند، و صرفاً از گونهای خاص از شپشک ها تغذیه میکنند درمحیط های گلخانه ای که تعداد آفات مشخص است تمرکز پیدا میکنند.گروه دیگر از شپشکهایی که بر روی گیاهان زینتی و گلخانهای فعال هستند، شپشکهای آرد آلود میباشند. این گروه متعلق بهخانواده (Pseudococcidae) هستند. تعدادی از مهمترین شپشک های این خانواده بر روی گیاهان زینتی عبارتند از :

۱-Pseudococcus citri
۲- adonidum Pseudococcus
۳- Pseudococcus obscorus

مهمترین دشمنان طبیعی این شپشک ها، کفشدوزک های خانواده (Coccinellidae) مخصوصاً گونه ای بنام (Cryptolaemus montrouzieri) است که این گونه درایران بصورت تجارتی تولید میشود و برای کنترل شپشک های نرم تن، بخصوص در شمال کشور کاربرد دارد. طول این کفشدوزک در حدود چهار تا پنج میلی متر استو بدنی قهوه ای و سری نارنجی رنگ دارد. این حشرات بعد از پنج روز از آغاز جفتگیری، شروع به تخمگذاری میکنند. کفشدوزک های ماده تخم خود را در داخل جوانه های گیاهان مخصوصا در داخل توده های تخم شپشک های آرد آلود قرار می دهند و در مدت عمر خود قادر هستند حدود ۵۰۰ تخم شپشک های آرد آلود را مورد تغذیه قرار بدهند. لارو و حشرات کامل کفشدوزک ها از مراحل مختلف شپشک های آرد آلود تغذیه می کنند.

اما حشرات کامل برای تغذیه ترجیحا از تخم و لاروهای سنین اولیه و لاروهایی که به رشد کامل رسیده اند و همچنین مراحل مختلف رشدی شپشک های آرد آلود تغذیه می کنند.کفشدوزک های (Cryptolaemus montrouzieri) گونه ای پلی فاژ (Polyphage) هستند، علاوه بر شپشک های آرد آلود از شپشک های نرم تن (Coccidae) نیز تغذیه میکنند. در دمای ۲۱ درجه سانتیگراد هر لارو این حشرات حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ پوره سنی ۲-۳ شپشک های آردآلود را مورد تغذیه قرار میدهند تا به رشد کامل برسند. درجه حرارت تاثیر فوقالعاده زیادی بر سیکل زندگی و دوره رشدی این کفشدوزک ها دارد. به عنوان مثال در ۳۰ درجه سانتیگراد،مدت زمان لازم برای رشد کامل این حشرات حدود ۲۵ روز میباشد اما در ۱۸ درجه سانتیگراد این مدت به ۷۲ روز افزایشمییابد.

حداکثر کارآیی این کفشدوزک ها در چه شرایطی میباشد؟
در دمای بالای ۳۲ درجه سانتیگراد و زیر ۱۶ درجه سانتیگراد این حشرات فاقد توانایی تولید مثل (غیرفعال) هستند. بهترین دما برای فعالیت این کفشدوزکها ۲۸ درجه سانتیگراد میباشد. گروه دیگر از دشمنان طبیعی شپشک های آرد آلود زنبورهای پارازیتوئید، مخصوصاً خانواده (Encyrtidae) میباشند.

گونهای از این خانواده زنبورهایی با نام (Leptomastix dactylopii) هستند که طول بدن آنها ۲ میلیمتر است و تخمشان را درداخل بدن پوره های سنین مختلف شپشک ها قرار میدهند. این زنبورها در واقع یک پارازیتوئید داخلی یا(Endoparasitoid) هستند. تخم این حشرات پس از قرار گرفتن در داخل بدن شپشک های آرد آلود تفریغ میشوند و لارو آنها محتویات بدن شپشک آرد آلود را مورد تغذیه قرار میدهد و نهایتا در داخل بدن شپشک تبدیل به شفیره میگردند. شفیره این حشرات پس از مدتی تبدیل به حشره کامل گشته و حشره کامل از طریق سوراخی که در پوسته شپشک آرد آلود ایجاد میکند از آن خارج میگردد. زنبور دیگری که برای کنترل بیولوژیک شپشک ها مورد استفاده قرار میگیرد، زنبوری بنام (Anagyrus pseudcocci) از خانواده (Leptomastix dactylopii) است. طول دورهی زندگی این زنبور کوتاه است.

زنبورهای ماده این گونه به رنگ قهوه ای و شاخک آنها سفید است. این زنبورها به طور انبوه تکثیر میشوند و در محیطهایگلخانه ای رهاسازی میشوند و بخوبی میتوانند آفات را تحت کنترل درآورند.کنترل بیولوژیک آفات در گلخانه، نسبت به کنترل بیولوژیک آنها در محیطهای طبیعی کاملاً قابل دسترسی میباشد. بنابرایناستفاده از سموم در محیطهای گلخانه ای و بر روی گیاهان زینتی لازم نیست، بلکه با استفاده از دشمنان طبیعی در محیط های گلخانه ای مبارزه با آفات انجام میگیرد.

کنترل بیولوژیک

کنترل بیولوژیک شته ها

شته ها متعلق به خانواده آفیدیده (Aphididae) هستند و تعدادی از آنها از مهمترین آفات محصولات گلخانه ای محسوب میشوند. مهمترین دشمنان طبیعی شته ها زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفی دیئیده(Aphidiidae) هستند که در برخی از منابع بعنوان زیر خانواده ها آفیدئینه (Aphidiinae) از خانواده براکونیده (Braconidae) ذکر میشود. در این خانوادهها تعدادی از گونه ها از جنس های مختلف مانند زنبورهای جنس پروان(Proan ) ، لایزیفلبوس(Lysiphlebus) ، افدروس(Ephedrus) و تریاکسیس (Trioxys) وجود دارند که صرفاً پارازیتوئید گونههای مختلف شته ها هستند. بطور کلی زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفیدیده به طول حدود ۲ تا ۳ میلیمتر و عموماً به رنگ سیاه هستند.

این زنبورها بعد از جفت گیری تخمشان را در داخل بدن شته ها قرار میدهند و بصورت ایندو پارازیتوئید یا پارازیتوئید داخلی لاروهایشان در داخل بدن شته ها رشد و نمو میکنند تا اینکه به مرحله حشره کامل برسند. بعد از رشد و نمو کامل لارو در داخل بدن شته و تبدیل به شفیره، بدن شته بصورت مومیایی و به رنگ زرد تا قهوه ای بنظر میرسد. درحالیکه بدن شته های دیگر پارازیته شده توسط برخی از زنبورهای پارازیتوئید به رنگ سیاه درمیآید. همچنین زنبور کامل همانند زنبورهای پارازیتوئید شپشک ها بعد از رشد و نمو کامل لارو با ایجاد یک سوراخ در پوست بدن شته، از آن خارج میشود. بطور کلی در شرایط معمولی و دمای حدود ۲۰ تا ۳۵ درجه سانتیگراد، مرحله زندگی این زنبورها حدود ۱۵ تا ۲۰ روز به طول میانجامد.

خانواده آفلینیده (Aphelinidae) از دیگر زنبورهای پارازیتوئید شته ها هستند که از نظر اندازه کوچکتر از زنبورهای خانواده آفیدئیده هستند و طول بدنشان عموماً حدود یک میلیمتر است. در این خانواده گونههای آفلینوس ( Aphelinus ) و آفلینوس آسیکیس (Aphelinus asychis) از پارازیتوئیدهای شته ها محسوب میشوند و از نظر بیولوژیک بسیار شبیه به زنبورهای خانواده آفیدئیده میباشند. با این تفاوت که بعضی از گونه های زنبورهای خانواده آفیلینیده (Aphelinidae) اِکتوپارازیتوئید هستند یعنی تخمشان را روی بدن شته ها قرار میدهند تا لاروشان بصورت خارجی از بدن شته ها تغذیه کنند. گروه دیگری از دشمنان طبیعی شته ها، شکارگرها هستند.

در بین آنها پشه ای از خانواده سسیدومیئیده (Cecidomyiidae) به نام آفیدولتس آفیدومیزال(Aphidoletes aphidomyzal) از مهمترین شکارگرهای شته ها است که در شرایط گلخانهای برروی گیاهان زینتی بعنوان عامل کنترل بیولوژیک تکثیر و رهاسازی میشود. طول بدن این پشه حدود ۲ میلیمتر است و در جنس ماده شاخک ها کوتاه است. نرها دارای شاخک های بلند و نخی بوده و پاهای نسبتاً بلند و بدن بسیار ظریفی دارند. طول عمر حشرات کامل حدود یک هفته است. حشرات کامل عموماً از عَسَلکی که از شته ها ترشح میشود که در واقع شیره گیاهی تغذیه میکنند و تخم هایشان را روی برگ گیاهان در داخل جمعیت شته ها قرار میدهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذیه از مراحل مختلف شتهها میکنند.

طول بدن لارو سن اول در حدود ۰/۳ میلیمتر و لاروهای کامل حدود دو تا سه میلیمتر هستند. لاروهای اولیه از پورهسنین اول شته ها و لاروهای کامل از کلیه مراحل مختلف شته ها تغذیه میکنند. مرحله جنینی آنها حدود ۲ تا ۳ روز طول میکشد و بطور کلی این پشه ها حدود ۱۵ گونه از شته ها را مورد تغذیه قرار میدهند، به عبارت دیگر پلی فاژ (Polyphage)هستند.از دیگر شکارگرها که برای کنترل شته ها مورد استفاده قرار میگیرند بالتوریهای خانواده کرایزوپیده (Chrysopidae) مخصوصاً گونه ای بنام کرایزوپرلاکارنئا(Chrysoperla carnea) است. این گونه تخم هایش را که دارای ساقه بوده، در زیر یا روی سطح برگ گیاهان قرار میدهد و بعد از آنکه لاروها خارج شدند با قطعات دهانی مکنده خودشان به تغذیه از شته ها میپردازند. (بر خلاف کفشدوزک ها که تمام بدن شته را مورد تغذیه قرار میدهند این بالتوریها با قطعات دهانی مکنده خودشان محتویات بدن شته ها را مورد تغذیه قرار میدهند و پوست یا جسد آنها را استفاده نمیکنند.)

کنترل بیولوژیک

سفید بالکها متعلق به خانواده آلیرودیده ) Aleyrodidae ( میباشند که حداقل سه گونه از آنها در کشور ما از اهمیت فوقالعاده زیادی برخوردارند و عبارتند از:

۱- سفید بالک گلخانه (Trialeurodes vaporariorum )
۲- بِمیسیا تاباسی (Bemisia tabaci )
۳- بِمیسیا اورجنتیفولی (Bemisia orgentifolii)

دو گونه اخیر عمدتاً در شرایط مزرعه ای و صحرایی از آفات مهم گیاهان بویژه پنبه هستند ولی بدلیل وسیع بودن طیف میزبانی آنها در روی گیاهان زینتی و محصولات گلخانه ای نیز فعالیت میکنند. سفید بالک گلخانه با شرایط گلخانه ای تکامل و سازش پیداکرده و یکی از آفات مهم و کلیدی محصولات گلخانه ای است.این آفات تخم هایشان را از طریق ساقه بسیار کوتاهی داخل بافت گیاهان قرار میدهند. بعد از اینکه تخم تفریغ شد و لاروها خارجشدند، با قطعات دهانی زننده مکنده خود شروع به تغذیه از شیره گیاهی میکنند و باعث زرد شدن و در جمعیتهای بالا باعث ریزش و خشک شدن برگ گیاهان میشوند. از مهمترین پارازیتوئید آفات محصولات گلخانهای، میتوان به زنبورهای خانواده آفلینیده (Aphelinidae) اشاره کرد.

در این خانواده گونه های مختلف جنس اِنکارسیا ( Encarsia ) از دشمنان طبیعی و مهم این آفات هستند. در بین گونههای جنس اِنکارسیا گونه ای به نام انکارسیا فورمازا ( Encarsia formosa) انتشار جهانی دارد و به عنوان یک فرآورده بیولوژیک و دشمن طبیعی تکثیر شده، و برای کنترل سفیدبالکها در شرایط گلخانه ای رها سازی میشود. طول بدن این زنبور حدود یک میلیمتر بوده و قسمت قفسه سینه آن سیاه رنگ و شکمش زرد رنگ است، تخم خود را در داخل بدن پوره های سنین مختلف (Trialeurodes) قرار میدهد و بجز حشره کامل بقیه مراحل رشدی آن در داخل بدن میزبان سپری میشود. بعد از کامل شده حشره، زنبور بالغ از طریق جویدن پوسته بدن میزبان از آن خارج میشود.

زنبور انکارسیا فورمازا را بر روی میزبان طبیعی یعنی سفید بالک گلخانه ای و بر روی گیاه توتون بصورت انبوه تکثیر کرده اند. گاهی بر روی یک برگ توتون میتوان هزار عدد از این زنبور را تکثیر و در گلخانه رها سازی کرد، تولید نتاج نر در این زنبور بسیار نادر و کم است.در تعدادی از زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفلینیده (Aphelinidae) مخصوصاً گونههای جنس انکارسیا( Encarsia) مانند انکارسیا فورموزا و انکارسیا لوته آ (Encarsia lutea) تولید نتایج نر از طریق هیپر پارازیتیسم (Hyper parasitism) یا اتو پارازیتسم (Auto parasitism) است . هیپر پارازیتیسم به پدیدهای گفته میشود که یک پارازیتوئید، پارازیتوئید دیگر را پارازیته میکند، در اتو پارازیتیسم یک پارازیتوئید نتاج خودش را پارازیته میکند.

در تعدادی از زنبورهای خانواده آفلینیده، پدیده اتو پارازیتیسم دیده میشود یعنی تولید نتاج نر از طریق پارازیته کردن نتایج مادهی گونه خودش بوجود میآید. در شرایط گلخانه ای طول عمر زنبورهای ماده در دمای ۱۸ تا ۳۰ درجه سانتیگراد حدود ۲۷ الی ۳۰ روز است، بنابراین طول عمر زنبورهای کامل بشدت تحت تأثیر دما است.تعداد تخمهایی که هر حشره ماده میگذارد. بین ۵۰ تا ۳۵۰ عدد متغیر است و عوامل مختلفی از جمله ساختمان سطح برگگیاهان در میزان کارآیی این زنبورها فوقالعاده مؤثر است. این زنبورها بر روی گیاهانی که سطح برگهایشان کرکدار است از کارآییخوبی برخوردار نیستند. در کشورهای اروپایی و آمریکایی این زنبورها به فراوانی تکثیر میشوند و برای کنترل بیولوژیک مگسهایسفید یا سفید بالکها مورد استفاده قرار میگیرند.

در سال ۱۹۹۱ در سطحی حدود چهار هزار هکتار در کشورهای آمریکایی واروپایی از این زنبورها برای کنترل بیولوژیک سفید بالکها استفاده شد.از دیگر عوامل کنترل سفید بالک ها قارچهای ورتیسیلیوم لکانئی (Verticilium lecanii) و آشرسونیا آلیرودیس ( Aschersonia aleyrodis) هستند. بعضی از فرآوردههای قارچ ورتیسیلیوم لکانئی مثل ورتالک ( Vertalec ) برای کنترل شتهها مورد استفاده قرارمیگیرد و فرآوردههای دیگر آن مانند مایکوتال( Mycotal ) برای کنترل سفید بالکها بکار میرود.

قارچ آشرسونیا آلیرودیس در روی حشرات کامل و تخم های بمیسیا تاباسی (Bemisia tabaci) و تریالئورودیس وپاراریوروم (Trialeurodes vaporariorum) عموماً ایجاد خسارت نمیکند بلکه فقط مراحل پورگی این آفات را مورد حمله قرار میدهد. و درمحیط هایی که تخم این قارچ پاشیده نشده است، نمیتواند گسترش پیدا کند. برخلاف قارچ ورتیسیلیوم لکانئی که میتواند در سطح برگ گیاهان گسترش یابد این گونه نمیتواند پراکنش خودش را افزایش بدهد.از دیگر دشمنان طبیعی سفید بالکها میتوان به کفشدوزک ها اشاره نمود که بعضی از گونه های آنها برای کنترل این آفات مورد استفاده قرار گرفته اند . از جمله گونه این کفشدوزک ها دلفاستوس پوسیلوس ( Delphastus pusilus) است که از دشمنان طبیعی مهم این آفات بشمار میرود.

مبحث کنترل بیولوژیک کنه های تارتن

از کنههای تارتن متعلق به خانواده تترانیکیده (Tetranychidae) گونه تترانیکوس اورتیکه (Tetranychus urticae) از مهمترین آفاتمحصولات گلخانه ای است که تخمهایش را در سطح گیاهان قرار میدهد و بعد از اینکه تخمها تفریغ و پوره ها خارج میشوند باکلیسرهایشان شروع به تغذیه از شیره گیاهی میکنند و در نتیجه به گیاه خسارت وارد میکنند. یکی از مهمترین دشمنان طبیعی این کنه ها فیتوزئولوس پرسیمیلیس (Phytoseiulus persimilis) است که پرداتور (Predator) یاشکارگر بوده و برای کنترل بیولوژیک کنه های تارتن در بسیاری از نقاط دنیا مورد استفاده قرار گرفته است.

در سال ۱۹۱۵ این کنه را از روی یک محموله گل ارکیده که از شیلی به آلمان وارد شده بود شناسایی کردند. سپس به روشهای تکثیر انبوه آن مبادرت ورزیدند و سرانجام در سال ۱۹۹۱ در سطحی معادل حدود هشت هزار هکتار از این کنه پرداتور برای کنترل کنه های تارتن استفادهکردند. این شکارگرها را میتوان براحتی بر روی کنه تارتن و روی لوبیا پرورش داد.

کنترل بیولوژیک مگس های مینور و پروانه ها

کنترل آفات

مگس های مینوز

مگسهای مینوز از جمله آفات مهم محصولات گلخانهای و گیاهای زینتی هستند. مگسها متعلق به خانواده آگرومایزید (Agromyzidae) هستند.
تعدادی از مهمترین گونه های ( Agromyzidae) عبارتند از :
۱- Liriomyza trifolii
۲- Liriomyza sativae
۳- Liriomyza bryoniae

در ایران این گونه ها جزء آفات مهم محصولات گلخانه ای و گیاهان زینتی هستند. این مگس به طول حدود ۲ تا ۳ میلی متر به رنگ سیاه و دارای لکه های زرد رنگ در روی بدنشان هستند. حشرات کامل با فرو کردن تخم ریز خود به داخل بافت گیاه از ترشحات گیاهی تغذیه می کنند. محل فرو کردن تخم ریز عموماً بصورت لکه های زرد رنگی در سطح برگ گیاهان دیده میشود.بعد از قرار گرفتن تخم در بافت گیاهی، لارو خارج شده از بافت ایجاد گالری ها یا تونل هایی مارپیچ در سطح برگ گیاهان میکند.ضخامت این گالریها با افزایش اندازه لارو افزایش پیدا میکند.

از مهمترین دشمنان طبیعی این آفات، زنبورهای پارازیتوئید هستند که بصورت پارازیتوئید داخلی یا ایندوپارازیتوئید و پارازیتوئیدخارجی یا اِگزوپارازیتوئید از لاروهای این آفات تغذیه میکنند.از مهمترین پارازیتوئیدها میتوان به گونههایی مثل اپیوس پالیدوس (Opius pallidus) و داکنوزا سیبریکا ( Dacnusa sibrica) که پارازیتوئید داخلی هستند و گونه دیگری بنام دیگلیفوس ایسئا ( Diglyphus isaea ) که پارازیتوئید خارجی است اشاره کرد. پارازیتوئیدهای داخلی تخمشان را در داخل بدن لارو میزبان قرار میدهند و حشرات کامل از داخل شفیره میزبان خارج می شوند.

بدین صورت که مراحل رشد و نمو لارو پارازیتوئید در داخل بدن لارو میزبان طی میشود و وقتی که آفت به مرحله شفیرگی رسیدمیزبان را میکشد و از داخل شفیره میزبان خارج میشود. پارازیتوئیدهای خارجی تخمشان را در مجاورت لارو میزبان در داخل بافت گیاه قرار میدهند. ولی قبل از تخمگذاری تخمریزشان رابه داخل بدن لارو میزبان فرو میکنند و باعث فلج شدن او میشوند، سپس تخمشان را در کنار بدن لارو میزبان در داخل بافت گیاه قرار میدهند. بعد از مدت حدود ۲ روز لارو خارج میشود و چون لارو میزبان فلج است، نمیتواند از محل تخم میزبان دورشود و لارو پارازیتوئید بعد از خروج از تخم شروع به تغذیه از لارو آفت میکند.زنبورهای واکتورایسبریکا و (Opius pallidus ) از خانواده براکونیده پارازیتوئید خارجی هستند. این زنبورها تخمهایشان را در داخلبدن لارو میزبان که در داخل بافت گیاهی است قرار میدهند.

با توجه با اینکه این لاروها در داخل برگ هستند زنبورها چطور آنها را پیدا می کنند؟
زنبورهای پارازیتوئید بوسیله ی اندامهای حسی (شاخکها و تخمریز) میزبان را پیدا میکنند. تعدادی از طریق تخمریز، و تعدادی ازپارازیتوئیدها از طریق شاخک میزبان را پیدا میکنند. این زنبورها از طریق شاخک که همانند رادار عمل میکند در سطح برگگیاهان جستجو میکنند و بافتی را که دارای لارو است را مشخص کرده و سپس لارو میزبانشان را پارازیته میکنند.طول عمر حشرات کامل حدود دو هفته است و حدود ۹۰ تخم را در طی این مدت در داخل بدن لاروهای میزبان قرار میدهند.زنبور دیگری که بعنوان دشمن طبیعی مهم این گروه از آفات مطرح است دیگلیفوس ایسئا ( Diglyphus isaea ) است که یکپارازیتوئید خارجی میباشد که تخم خودش را در مجاورت لارو میزبان قرار میدهد.

بعد از حدود دو روز تخم تفریغ میشود و درمدت حدود ۶ روز مراحل لاروی این زنبور کامل میشود و دوره شفیرگی آن حدود ۹ روز طول میکشد، سپس برگ گیاه را سوراخکرده و از آن خارج میشود. بطور کلی در سالهای اخیر توجه زیادی به کنترل بیولوژیک مگس های مینوز خانواده های آگرومایزیده ( Agromyzidae ) شده است. مخصوصاً در کشورهای اروپایی که آفات محصولات گلخانه ای را با فرآورده های بیولوژیک کنترل میکنند. این آفات را در سالهایاخیر بوسیله دشمنان طبیعی تحت کنترل در آورده اند. البته تولید دشمنان طبیعی این گروه از آفات نسبتاً مشکل است و هزینه بیشتری در مقایسه با تولید دشمنان طبیعی، آفاتی مثل کنه دو نقطه ای و سفید بالکها دارد.

کنترل آفات

پروانه ها

گروه دیگری از آفاتی که گاهی بعنوان آفات مهم در گلخانه ها و بر روی محصولات زینتی جلوه گر میشوند پروانه ها هستند. مخصوصاً تعدادی از گونه های پروانه های خانواده نوکتوئیده (Noctuidae). از گونه های مهم این خانواده میتوان به گونه هایی مثل مامسترا براسیکه ( Mamestra braccicae )، اوتوگرافا گاما ( Autographa gamma )، نوکتوا پرونوبا ( Noctua pronuba ) و گونه های دیگری مثل اسپودوپترا لیترالیس (Spodoptera) lituralis ) و هلییونتیس آرمیژرا ( Helionthis armigera ) اشاره کرد. این پروانه ها مثل بسیاری دیگر از پروانه ها، تخمشان را روی برگ گیاهان قرار میدهند، و بعد از اینکه لارو خارج میشود بوسیله قطعات دهانی سائیده شروع به تغذیه از برگ و سایر قسمت های گیاه میکنند. بعد از تکمیل دوره لاروی در داخل خاک تبدیل به شفیره میشوند.

برای کنترل بیولوژیک پروانه ها عموماً از باکتری ها استفاده میشود. در این بین باکتری باسیلوس تورنژنسیس ( Bacillus thuringiensis ) مهمترین نقش را در کنترل بیولوژیک پروانه ها دارد. فرآوردههای مختلفی از این باکتری تولید شده که هر یک بر روی گروه های مختلفی از حشرات مؤثر واقع شدهاند. حشرات و از جمله لارو پروانه ها وقتی که توکسین های این باکتری را مورد تغذیه قرار میدهند قطعات دهانی و نیز دستگاه گوارش آنها را فلج میکنند و باکتری در مدت حدود ۴۸ ساعت میزبانش (پروانه) را از بین میبرد. همچنین گروه های دیگری از این باکتری وجود دارند که برای کنترل گروه های دیگری از حشرات مورد استفاده قرار میگیرند.

تولید این باکتریها به چه صورت انجام میشود؟
باکتریها عموماً براحتی در محیطهای کشت تخمیری پرورش داده میشوند و در جمعیتهای انبوه برای کنترل آفات مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. اگر خود باکتری برای کنترل بیولوژیک مورد استفاده قرار گیرد بعنوان یک خطر بالقوه محسوب میشود زیرا میتواند انواع حشرات اعم از حشرات مضر یا مفید را از بین ببرد.

تکثیر و رها سازی دشمنان طبیعی
مراحل تکثیر و رهاسازی دشمنان طبیعی در مواردی انجام میشود که:

  • دشمن طبیعی وجود نداشته باشد
  • جمعیت آنها کم باشد
  • ظهور آنها با تاخیر صورت گیرد

تکثیر و رها سازی دشمنان طبیعی در شرایطی انجام میشود که استقرار دائمی دشمن طبیعی امکانپذیر نیست و بهترین شاخص این موضوع شرایط گلخانه ای است. در گلخانه ها بعد از برداشت محصول، گیاه به همراه آفت و دشمنان طبیعی خود، از گلخانه خارج می شود. در فصل بعد که گیاه دیگری کشت میشود نیازمند رهاسازی دوباره دشمنان طبیعی است.

پرورش و تکثیر دشمنان طبیعی
پرورش و تکثیر دشمنان طبیعی شامل مراحل مختلفی است:
انتخاب دشمن طبیعی؛ دشمنان طبیعی از نظر توانایی کنترل با هم متفاوتند که این تفاوت به دلیل اختلاف در خصوصیات زیستی آنها است. از جمله این خصوصیات میتوان به قدرت باروری، قدرت جستجو و فاکتورهای دیگر نیز اشاره کرد.

۱- کیفیت دشمنان طبیعی؛ دشمنان طبیعی مورد استفاده برای تکثیر و رهاسازی باید عاری از بیماری و هیپرپارازیتوئیدها باشند. دشمن طبیعی انتخاب شده برای تکثیر باید دارای کیفیت مناسب باشد. جمعیت موسس انتخاب شده، برای برنامه تکثیر باید یک جمعیت سالم و قوی باشد همچنین حفظ کیفیت دشمنان طبیعی در طی سالیان متمادی نیز از اهمیت فوقالعاده زیادی برخوردار است. زیرا ورود دشمنان طبیعی به محیط بسته در واقع جمعیت آنها را از یک جمعیت باز به یک جمعیت بسته تبدیل میکند که با گذشت چند سال احتمال کاهش تنوع ژنتیکی و هم چنین زوال ژنتیکی وجود دارد. به همین دلیل القا ژن به داخل جمعیت بصورت مرتب ضروری مینماید. چگونگی القا ژن: معمولاً در برنامههای تکثیر بطور مرتب از جمعیتهای وحشی گونه، به جمعیتهای پرورشی اضافه میشود تااز کاهش تنوع ژنتیکی جلوگیری شود.

۲- هزینه پرورش دشمنان طبیعی؛ برای موفقیت و توسعه کنترل بیولوژیک باید دشمنان طبیعی پرورش داده شده قدرت رقابت اقتصادی با سایر روشهای کنترل آفات بویژه مبارزه شیمیایی را داشته باشند. تعدادی از دشمنان طبیعی براحتی بر روی میزبان طبیعی خود پرورش داده میشوند. برای مثال کنه فیتوزیولوس پرسیمیلس( Phytoseiulus persimilis ) براحتی بر روی تترا نیکوسلتیکه و گیاه لوبیا پرورش داده میشود. نمونه دیگر انکارسیا فورموزا( Encarsia formosa ) است که بر روی ( Trialearodes vaporariorum ) به سادگی تکثیر مییابد. ولی در مورد بعضی از دشمنان طبیعی سیستمهای طبیعی خیلی پر هزینه هستند. در سالهای اخیر توجه زیادی به پرورش دشمنان طبیعی آفات گلخانه ای بر روی میزبانهای مصنوعی انجام گرفته است. البته زمانی خواهد رسید که مبارزه بیولوژیک با مبارزه شیمیایی رقابت کند. کنترل بیولوژیک سه نوع مختلف دارد. در کنترل بیولوژیک کلاسیک یک دشمن طبیعی را در منطقهای رهاسازی میکنند که برای همیشه مستقر میشود و جمعیت آفت را تحت کنترل در میآورد. در این مورد هزینه خیلی ناچیز است اما سود بالایی دارد. به این صورت که هزینه روشهای کنترل بیولوژیک حدود یک پنجاهم مبارزه شیمیایی درمیآید.

۳- ذخیره سازی و حمل و نقل دشمنان طبیعی؛ دشمنان طبیعی فقط در چند ماه از سال خریدار دارند. در حالیکه در طول سال باید جریان تولید دشمنان طبیعی حفظ شود. زمانی که تقاضا برای دشمن طبیعی وجود ندارد باید دشمن طبیعی را ذخیره نمود. در مورد بعضی از دشمنان طبیعی بررسی هایی تاکنون انجام شده. مثلاً در مورد پشه آفیدولتوس آفیدومیزا ( Aphidoletes aphidomyza ) ثابت شده است که در دمای حدود یک درجه سانتیگراد تا مدت دو ماه حفظ میشود. همچنین بال توری معمولی کریزوپرلا کارنئا ( Chrysoperla carnea )، که برای کنترل بیولوژیک شته ها مورد استفاده قرار می گیرد، را میتوان حدود ۳۱ هفته ذخیره سازی کرد.

۴- روشهای کاربرد دشمنان طبیعی؛ زمان و نحوه ی رهاسازی دشمنان طبیعی در کارآیی و موفقیت آنها بسیار موثر است. روشهای کاربرد در مورد گونه های مختلف دشمنان طبیعی بسیار متفاوت است. بعنوان مثال زنبور انکار سیافورموزا را بر روی کارت هایی میچسبانند. بر روی هر کارت تعداد زیادی از شفیره های آفت وجود دارد که پارازتیه است و داخل گلخانه ها به نهال ها و گیاهان زینتی آویزان میکنند. زنبورهای پارازیتوئید که خارج میشوند شروع به پارازتیه کردن میزبان خودشان میکنند. در صورتیکه بعضی از دشمنان طبیعی بوسیله هواپیما رهاسازی میشوند.

۵- ارزیابی فرآورده بیولوژیک یا دشمنان طبیعی؛ برای اطمینان از کاهش جمعیت آفت به پایینتر از سطح زیان اقتصادی ارزیابی دشمنان طبیعی ضروری است. این ارزیابی میتواند از طریق مقایسه میزان پارازیتیسم در شرایطی که دشمن طبیعی را رهاسازی کردیم، با شرایطی که دشمن طبیعی وجود ندارد، انجام شود. از طریق مقایسه میزان پارازیتیسم میتوان میزان کارآیی دشمن طبیعی را سنجید. همچنین از طریق شمارش تعداد آفات در یک واحد سطح معین، در محلی که دشمن طبیعی استفاده شده و در محلی که دشمن طبیعی وجود ندارد نیز این کار میسر میشود. بیخطر بودن دشمنان طبیعی، دشمنان طبیعی رهاسازی شده باید سایر موجودات مفید را مورد حمله قرار ندهند


منبع : https://www.nazboo.com

TOP