هرس و تربيت درختان ميوه

بطور كلي هرس عبارت است از قطع شاخه ، ريشه ، پوست ، برگ و يا  گل و  ميوه   ( بصورت کلی یا جزئی) به منظور تحت تاثير قرار دادن و هدايت نحوه رشد و باروري درخت میباشد. . دلايل و فوايد هرس كردن را كلا" مي توان به شرح زير خلاصه نمود:

1- حذف شاخه هاي مزاحم ، خشك شده ، آفت زده و مريض و شكسته جهت حفظ و تامين سلامت گياه.

2-  ايجاد شرايط مناسب جهت ورود نور و هوا به داخل تاج درخت با خالی کردن قسمت متراکم.

3-  آرایش و  ايجاد شكل ويژه در تاج درخت . اين امر بويژه در ميوه كاري و نيز در   شكل سازي  گياهان جهت تزئين باغ و باغچه از اهميت خاصي برخوردار است.

4-  ايجاد تعادل بين شاخ و برگ و ريشه، بخصوص در هنگام نهال كاري و جابجا كردن گياه، جهت تضمين موفقيت و ايجاد امكان رشد اوليه سريعتر براي گياه.

5-  جوان ساختن درختان مسن از طريق حذف شاخه هاي پير و وادار كردن درخت به توليد شاخه هاي جديد جهت بالا بردن قدرت باردهي آن.

6-  جلو يا عقب انداختن باروري گياه و تنظيم گل دهي و ايجاد تعادل بين رشد رويشي و ميزان محصول و بالا بردن كيفيت محصول توليد شده.

7-  محدود كردن رشد و كوتاه ساختن گياه براي تسهيل عملياتي مانند سمپاشي و برداشت محصول و نيز به دلايل تزئيني.

زمان هرس

      بسته به نوع گياه و هدف از هرس، اين كار در دو موقع از سال انجام مي شود، يكي هرسي كه در هنگام ركود يا خواب زمستانه انجام مي شود وهرس خشک یا هرس زمستانه ناميده مي شود و ديگري هرسي كه در دوره فعاليت گياه يعني هنگامي كه گياه داراي برگ و احيانا گل و ميوه است، انجام مي گيرد و هرس سبز يا هرس تابستانه نام دارد. در مورد هر دو نوع هرس بايد به اين نكته توجه نمود كه اصولا هرس، در هر زمان كه انجام شود باعث تاخير در باروري نهال هاي جوان و كم شدن محصول درختان بارور مي شود. بنابراين بايد در تمام انواع هرس جانب تعادل رعايت گردد و قطع اعضاء درخت تنها به مقدار لازم و در نهايت احتياط انجام پذيرد.

الف) هرس هاي خشک یا زمستانه

      اين نوع هرس ها از آنجا كه در زماني انجام مي شوند كه گياه فاقد برگ و در حال ركود است بيشتر مرسومند چون اولاً در اين هنگام شاخه ها بدون پوشش بوده، قابل روئيت هستند و به راحتي مي توان به آنها دسترسي پيدا كرد و آنهائي را كه بايد بطور كامل و يا جزئي حذف شوند با ديدي باز برگزيد، ثانياً چون گياه در اين زمان، فعاليت حياتي چنداني ندارد، ميزان صدمه حاصله از هرس به حداقل تقليل مي يابد. از هرس هاي زمستانه مي توان هرس هاي شكل دهي نهال هاي جوان تازه كشت شده را نام برد. اين هرس ها مهمترين قدم در تشكيل شاخه هاي اصلي درخت يا بوته آينده به شمار مي روند و در حقيقت مبناء و اساس شكل آينده گياه را تشكيل مي دهند. علاوه بر اين هرس ها، حذف شاخه هاي شكسته مريض و آفت زده نيز بايد در زمستان قبل از فعال شدن گياه، انجام شود. زيرا اين نوع شاخه ها معمولاً پناهگاه و منبع انتشار آفات و امراض اند. هرس ديگري كه بايد حتماً در زمستان انجام شود هرس ريشه است كه در قسمت هاي بعدي اين فصل شرح داده خواهد شد.

ب) هرس هاي سبز يا تابستانه

      اين نوع هرس ها، گرچه همگي به نام تابستانه خوانده مي شوند ولي در عمل بر حسب نوع، مي توان آنها را از اول بهار تا اواخر تابستان انجام داد. مهمترين هرس هاي تابستانه عبارتند از: حذف گل ها و ميوه هاي اضافي كه كلاً تنك كردن- - ناميده مي شود، ايجاد زخم بر روي پوست ساقه، حذف نرك هاو پاجوش ها، بريدن قسمت هاي انتهائي شاخه هاي سريع الرشد، بالاخره هرس برگ.

 

 

 

 

 

انواع هرس

      همانطوريكه در قسمت قبل ذكر گرديد، بر حسب هدف هرس، مي توان قسمت هاي مختلف گياه اعم از شاخه، برگ، ريشه، پوست و گل و ميوه را بطور كامل و يا جزئي حذف كرد. حذف هر يك از اين اعضاء بر روي رشد و نمو و باروري گياه در همان سال هرس و گاهي در طي چند سال بعد اثرات خاص باقي مي گذارد كه با انتخاب زمان و شدت هرس مناسب مي توان در شدت و ضعف اين اثرات دخالت ورزيد.

هرس شاخه

       در بين اعضاء مختلف يك گياه،   شاخه ها از نظر تعداد و نحوه رشد مهمترين عامل تعيين کننده در نحوه و اندازه مقاومت آن در مقابل فشارهاي ناشي از وزن ميوه، باد، برف و يخبندان زمستانه به شمار مي رود. بعلاوه نحوه قرار گرفتن شاخه ها و زاويه آنها با تنه و  شاخه هاي اصلي تر، به ميزان زيادي بر روي قدرت باروري گياه و تحمل آن در برابر شرائط نامساعد جوي تاثير مي گذارد. به اين دلايل، در هنگام هرس كردن شاخه هاي يك گياه بايد دقت زيادي بكار برد و همواره شكل و اندازه نهائي آن را در نظر گرفت.

      بطور كلي، شاخه هاي يك گياه چوبي را مي توان به دو گروه بارور و نابارور تقسيم نمود. شاخه هاي نابارور عبارتند از:

 پاجوش ها، نرك ها و شاخه هاي معمولي بي بار (فاقد گل و ميوه).

شاخه هاي بارور عبارتند از: سيخك ها، برندي و شاخه هاي معمولي بار دهنده ( حاوي گل و ميوه).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکته مهم  :    در هرس شاخه هاي نابارور اصل بر اين است كه تمام پاجوشها و نرك ها را در طول فصل رشد از ته قطع كنند.

 البته در شرايط استثنائي مي توان اين شاخه ها را نگه داشت و پاجوشها را به عنوان پايه پيوند    و نرك را به عنوان شاخه بارور و يا شاخه هاي حامل سيخك بكار گرفت. شاخه هاي معمولي نابارور را بر حسب موقعيت آنها مي توان در دوره استراحت گياه به دو صورت سرزني و يا حذف كامل هرس كرد. در اينجا، بايد در نظر داشت كه معمولا" در بهار سال بعد از هرس درخت كه مقداري از شاخه ها و در نتيجه تعدادي از جوانه هاي خود را از دست داده، نيروي ذخيره خود را صرف رشد جوانه هاي باقيمانده مي كند و بدين ترتيب جوانه هايي كه تحت شرايط معمولي ممكن بود رشد نكرده و به حالت راكد (خفته) يا جوانه مخفي درآيند تبديل به شاخه مي شوند و موجب توليد شاخ و برگ زياد و متراكم شدن تاج درخت مي گردند. در چنين حالتي، بايد تعدادي از اين شاخه هاي جديد را در زمستان سال بعد بطور كامل حذف كرد و تعداد باقيمانده را نيز سرزني و كوتاه كرد تا از رشد سريع و بدون انشعاب و در نتيجه از تركه اي شدن آنها جلوگيري كرده، در عين حال براي رشد سال بعد تعداد كافي جوانه بر روي گياه باقي بماند.

 

 
 

 

 

 

 

 

 

هرس شاخه هاي بارور، بستگي به طول عمر آنها دارد. به عنوان مثال شاخه هاي بارور معمولي بيش از يكبار توليد گل وميوه نمي كنند و بنابراين بايد در زمستان سالي كه به بار نشسته اند هرس شوند. سيخك ها در گياهان مختلف، طول عمرهاي متفاوتي دارند مثلا" در زردآلو تا چهار سال، در سيب 10 تا 20 سال در گيلاس 10 تا 12 سال و در گلابي حدود 20 سال عمر مي كنند و پس از آنكه خشك مي شوند. در اين هنگام بايد سيخك ها را از طريق قطع شاخه حاملشان هرس و گياه را وادار به توليد شاخه هاي جديدي كرد كه هر كدام پس از چند سال بصورت شاخه هاي حامل سيخك هاي جوان بارور در مي آيند.

 

 

 

 


نکات مهم و کلیدی :

در هرس شاخه براي اخذ فرم و شكل مطلوب و جلوگيري از رشد بي رويه و عقب افتادن باروري و كم شدن محصول سال بعد رعايت نكات زير ضروري است:

  الف: در موقع حذف كامل يك شاخه صرفنظر از قطر آن بايد دقت شود كه برشي كه براي هرس داده مي شود در پائينترين قسمت شاخه اي كه قرار است حذف گردد و به موازات تنه يا شاخه اصلي ايجاد گردد به طوري كه قسمتي از شاخه بريده شده بر روي تنه يا شاخه اصلي باقي نماند. اين امر باعث مي شود كه سطح بريده شده سريعا" توسط بافت پوششي پينه التيام يابد و راه نفوذ عوامل مولد بيماري و پوسيدگي مسدود گردد. اگر برش بطور ناصحيح انجام شود، زائده اي از شاخه قطع شده بر روي درخت باقي خواهد ماند كه ناخنك يا مهميز ناميده مي شود و به دليل فقدان رشد پس از مدتي مي ميرد و مورد حمله شديد انواع قارچ ها و باكتريهاي گنده رو قرار مي گيرد و دچار پوسيدگي مي شود. پوسيدگي به مرور در طول زائده پيشروي كرده به درون تنه درخت مي رسد و در نتيجه پس از چند سال درخت را پوك و توخالي مي كند. اگر شاخه اي كه قطع مي شود مسن و داراي قطري بيش از پنج سانتيمتر باشد، بايد سطح بريده شده را توسط چسب باغباني كه داراي سم قارچ كش باشد پوشاند تا به درخت فرصت كافي براي التيام داده شود و در عين حال قسمت هاي مركزي سطح بريده شده كه قابليت ترميم ندارند مصون بماند.

 ب) هرگاه درختي چند ساله هرس نشده باشد و يا بخواهيم از ارتفاع آن بكاهيم هرس شديد لازم است و اينكار را بايد در طي چند سال انجام داد و به تدريج درخت را به شكل و اندازه دلخواه درآورد. هرس شديد يكباره باعث خواهد شد كه باروري درخت (در صورتيكه درخت هنوز بارور نشده باشد) يك الي چند سال به عقب بيفتد و اگر مثلا" بارور شده باشد، ميزان محصول آن براي يك و گاهي چند سال به شدت پائين بيايد و حتي گاهي اوقات بطور كامل متوقف شود.

 اشكال ديگر هرس شديد يكباره اين است كه گياه بلافاصله در سال بعد تعداد زيادي نرك توليد خواهد كرد كه حذف آنها در طول فصل رشد كاري پر زحمت خواهد بود.
 

پ) در هنگام حذف كامل شاخه ها، بايد دقت داشت كه هر چه زاويه اي كه شاخه با تنه و يا شاخه حامل خود مي سازد به قائمه نزديكتر باشد اين شاخه قويتر بوده، رشد بهتري خواهد نمود و چنين زاويه اي در مقابل وزن ميوه و فشارهاي خارجي نيز مقاومت بيشتري خواهد داشت. بنابراين در هنگام هرس بايد در درجه اول شاخه هايي حذف شوند كه با تنه و يا شاخه حامل خود زاويه  بسته تري مي سازند و در نتيجه ضعيفتر هستند.

ت) در انشعابات دو شاخه اي، آنهائي كه قطر يكي از شاخه هايشان از ديگري كمتر است قويتر از آنهائي هستند كه قطر  شاخه هايشان با هم مساوي است.

بنابراين در هنگام سرزني معمولاً يك سوم تا نصف انتهاي شاخه هاي طويل حذف مي شود.

 وضعيت محل برش نسبت به اولين جوانه نزديك به آن در نحوه رشد شاخه و شكل درخت بسيار موثر است. به اين معني كه:

 اگر جوانه مذكور در قسمت فوقاني شاخه قرار گرفته باشد در اثر رشد تبديل به شاخه اي خواهد شد كه تقريباً بطور عمودي رشد كرده به بالا خواهد رفت و اگر جوانه در زير شاخه قرار گرفته باشد بسيار نزديك به افقي رشد خواهد نمود. با توجه به اين موضوع مي توان با انتخاب محل برش در هرس سرزني، شكل درخت و ميزان گسترش تاج آنرا كنترل كرد يعني اگر هدف متراكم كردن شاخ و برگ درختي مثل هلوباشد كه بطور طبيعي تاجي گسترده دارد بايد جوانه در قسمت فوقاني باقي گذاشته شود و برعكس اگر هدف پخش و گسترده كردن تاج درختاني مثل سيب گلاب و انواع گلابي باشد، كه بطور طبيعي رشد عمودي دارند بايد جوانه در قسمت زيرين شاخه باقي گذاشته شود. در اينجا بايد به اين نكته اشاره شود كه هرچه يك شاخه عمودي تر باشد چون شيره گياهي در آن راحت تر و سريعتر جريان مي يابد، رشد سريعتر و بيشتري نيز خواهد داشت كه اين امر بخصوص در نرك ها كه تقريبا" همگي عمودي رشد مي كنند قابل روئيت است.

ج)در درختان ميوه براي توليد محصول زياد و مرغوب بايد نور با شدت كافي به تمام نقاط تاج و بخصوص به قسمت هاي داخلي آن برسد. براي اين منظور بايد در هنگام هرس سعي شود با حذف شاخه هاي اضافي قسمت هاي وسط تاج در حد لازم و متعادل باز نگاهداشته شود بويژه شاخه هايي بايد هرس گردند كه بطور مورب و كج درون تاج رشد مي كنند و علاوه بر سايه اندازي، مزاحم ساير شاخه ها نيز هستند.

چ) بسياري از امراض و آفات، در سطح و يا داخل شاخه هاي خشكيده زمستان گذراني مي كنند، از اين رو لازم است در تمام طول فصل سال و بخصوص در زمستان تمام شاخه هاي شكسته و خشكيده بريده و سوزانيده شوند. اين عمل بخصوص در مبارزه با آفاتي مانند انواع چوبخوارها، پوستخوارها و سوسكهاي شاخك بلند از اهميت وافري برخوردار است.

 

 

 

 

 

 

 

 

هرس ريشه

      وجود تعادل بين حجم ريشه با شاخ و برگ براي رشد و باروري متناسب گياه مورد لزوم است. اگر اين تعادل در جهت ريشه بهم بخورد (از بين رفتن شاخ و برگ در اثر هرس شديد و يا حمله امراض و آفات) گياه توليد شاخ و برگ بسيار مي كند و باردهي آن به عقب ميافتد. اگر بهم خوردن تعادل در جهت شاخ و برگ باشد (رشد محدود ريشه بدليل نامناسب بودن خاك و كم آبي و يا از بين رفتن آن در اثر حمله امراض و آفات) رشد گياه محدود مي شود و در عوض گياه زودتر به بار مي نشيند و درصد تبديل گل به ميوه نيز بالا مي رود. با استفاده از اين پديده بشر از زمانهاي دور كوشيده با هرس ريشه اندازه گياهان مورد نظر خود را تحت مهار درآورد و به حد دلخواه محدود سازد.

 

 

 

 

      نوعي ديگر از هرس ريشه، هنگام كشت نهال در محل اصلي و يا انتقال آن از خزانه اي به خزانه ديگر در مورد بعضي از گياهان چوبي (مانند ميوه هاي دانه دار و هسته دار و مركبات) و بعضي گياهان زينتي (مثل گل سرخ) صورت مي گيرد. بر خلاف نوع قبلي هرس ريشه، به دليل اينكه گياه را تحريك به توليد ريشه هاي فرعي جديد و بيشتري مي كند، اثر تقويت كننده داشته، در رشد نهال تسريع مي نمايد.

      در اينجا لازم به تذكر است كه ميزان تحمل و واكنش گياهان مختلف به هرس ريشه با يكديگر متفاوت و وابسته به توانايي آنها براي توليد ريشه فرعي است كه هر چه اين توانائي بيشتر باشد واكنش گياه به هرس ريشه بيشتر و صدمه وارده كمتر است. در اين رابطه بعضي از گياهان ( مانند پسته، انواع گياهان جاليزي) چون نمي توانند ريشه فرعي زيادي توليد كنند به جابجايي و هرس ريشه بسيار حساسند و از اين عمل به شدت صدمه مي بينند.

 

هرس برگ

      هرس برگ، هرسي است تابستانه كه گاهي اوقات در مورد گياهاني كه رشد فوق العاده و شاخ و برگ متراكم دارند اعمال مي شود و مانند ساير هرس هاي تابستانه اثر تضعيف كننده دارد. براي انجام اين هرس، با استفاده از وسايلي مانند چوبهاي بلند و يا با دست، قسمتي از برگ هاي درخت را حذف مي كنند تا بدينوسيله نور بيشتري به قسمت هاي مركزي تاج بتابد و ميوه از كيفيت بهتري برخوردار شود و بخصوص در مورد درختانی (مثل سيب) ميوه خوش رنگتر گردد.

 

زخم كردن پوست

 زخم كردن پوست، هرسي است تابستانه كه معمولا" در بهار به منظور:

1.       تبديل شاخه نابارور به بارور

2.       تقويت شاخه هاي بارور ضعيف كه گل مي دهند ولي قدرت نگهداري ميوه هاي حاصله و گاهي اوقات حتي گلهاي خود را ندارند

3.       مبارزه با غرور درختان و وادار كردن آنها به باروري انجام مي شود.

در هر سه مورد، زخم كردن پوست باعث قطع رابطه قسمتهاي بالاي زخم با بقيه گياه  مي شود و اين قسمت ها مواد قندي خود را از دست نمي دهند و تقويت مي شوند.

در حالت اول، معمولاً تكه برداري مي كنند (يعني با نوك چاقوي پيوند تكه كوچكي از پوست شاخه را در زير يك يا چند جوانه بر مي دارند و يا شكاف زني (يعني با چاقوي پيوند شكاف هاي كوتاه و متوازي در زير جوانه ايجاد مي كنند) چنين جوانه هائي در تابستان داراي اعضاي اوليه گل خواهند شد و در سال بعد به بار خواهند نشست.

 در حالتهاي دوم و سوم كه نياز به عمليات كاراتري مي باشد، مي توان با حلقه زني (كه در آن به كمك چاقو يا اره دندانه ريز در پوست قاعده شاخه يا تنه بدون حذف قسمتي از آن شكافي سراسري به شكل يك دايره ايجاد مي شود) يا با  طوقه برداري (كه در آن نواري از پوست دور تا دور ساقه يا تنه به عرض يك الي پنج ميليمتر حذف مي شود) و يا به روش پوست واژگوني (معكوس كردن پوست: كه در آن طوقه اي به عرض حدود يك سانتيمتر از پوست جدا و بصورت سر و ته در محل خود نصب       مي شود)، گياه را وادار به توليد گل و يا نگهداري آن ساخت.

 استفاده از هر يك از اين روشها بستگي به شدت ضعف و يا قوت درخت دارد كه در تمامي آنها گياه بلافاصله شروع به توليد بافت پينه اي و ترميم قسمت قطع شده مي كند و پس از مدتي كه در طي آن گياه فرصت كافي براي توليد اعضاء اوليه گل در جوانه ها پيدا كرده، به حالت عادي بر مي گردد.

خم ساختن شاخه      به تجربه ثابت شده است كه هنگامي كه شاخه اي با استفاده از قيم و يا بكار بردن وزنه در انتهاي آن، بطرف زمين خم شود علاوه بر آنكه طبق آنچه در قسمت هرس شاخه ذكر شد رشدش محدود خواهد گشت، چون آوند هاي آبكش موجود در پوست آن تحت فشار ناشي از خميدگي منقبض مي شوند خروج شيره پرورده از آن با اشكال روبرو گشته، چنين شاخه اي اگر نابارور باشد بارور مي گردد و اگر بارور باشد ميزان محصول آن بالا  مي رود. بعنوان مثال نتايج آزمايشي كه بر روي درختان بارور سيب بعمل آمد نشان داد كه تعداد كل جوانه هاي روي شاخه هاي خم شده 47% تا 65% و تعداد جوانه هاي گل روي آنها 3 تا 5 برابر افزايش يافتند و پس از سه سال ميزان محصول ارقام مختلف 5/1 تا 4 برابر گشت.

 

 

 

 

 

توضیح : باز کردن  شاخه های تنگ و موازی با گذاشتن یک تکه چوب بین این شاخه ها موجب باروری شاخه های مذبور میشود.

 

 

 

 

 

 

هرس گل و ميوه

اين هرس از اول بهار، يعني زمان شكوفايي گلها تا هنگامي كه ميوه ها به قطري حدود يك سانتيمتر مي رسد، مي تواند انجام شود. هدف از هرس گل و ميوه كه بطور كلي تنك كردن ناميده مي شوند تنظيم مقدار بار درخت، متناسب با قدرت آن مي باشد. اكثر درختان ميوه بيش از حد توانايي باردهي خود گل توليد مي كنند كه اگر همگي اين گلها تبديل به ميوه شوند، درخت ضعيف و ميوه ها ريز و نامرغوب خواهند شد و ممكن است درخت دچار سال آوري (باردهي متناوب) شود. به همين دليل، بايد قسمت اعظم گلها و ميوه هاي جوان را حذف كرد. به عنوان مثال،

 اگر تنها 10 درصد از شكوفه هاي سيب تبدیل به میوه شوند محصول بسيار خوبي خواهیم داشت.

عمل حذف گلها و ميوه هاي اضافي درختان تنك كردن ناميده مي شود. از درختان ميوه، برخي (مانند آلبالو، گيلاس، بادام، گردو، پسته، فندق و مركبات) نيازي به تنك شدن ندارند و مي توانند كليه ميوه هايي را كه پس از انجام ريزش‌هاي طبيعي روي درخت باقي مي مانند رشد بدهند و برسانند. در برخي (مانند زردآلو و آلو)هر چند كه اگر تعداد ميوه ها كمتر باشد درشتر خواهند شد، تنك كردن كمكي به اين امر نمي كند و بنابراين اين گياهان را نيز تنك نمي كنند.

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 ساير ميوه ها (بخصوص سيب، گلابي، هلو، شلیل و انگور) به تنك شدن عكس العمل مثبت و زيادي نشان مي دهند و بنابراين بايد حتما تنك شوند. تنك كردن مي تواند به طريق مكانيكي و يا شيميايي انجام گردد. در تنك كردن مكانيكي  مي توان از دست انسان (كه بسيار دقيق ولي گران و كند است)، از فشار آب (كه دقت زيادي ندارد و تنظيم مقدار گلهاي حذف شده با آن مشكل است) و از چوبهاي بلند (كه به درخت صدمه مي زند) استفاده كرد. در تنك كردن شيميايي بر حسب نوع درخت، انواع مختلف آكسين، اتفان، سوين، ترباسيل و ...  بكار مي رود. شدت تنك كردن (درصد گلها و ميوه هاي حذف شده) بستگي به نوع درخت، ميزان رشد آن و تعداد ميوه هاي تشكيل شده دارد. براي سيب و هلو، معمولاً توصيه مي شود كه به ازاي هر 30 برگ درخت و يا هر 10 سانتيمتر طول شاخه بارور، يك ميوه نگاهداري و بقيه حذف شوند كه البته اين ارقام بسيار تقريبي و غير دقيق هستند.

تربيت درختان

بطور كلي، تربيت عبارت است از دادن شكلي خاص به گياه و مناسب ساختن آن براي منظورهاي معين. از جمله اين منظورها   مي توان باز كردن وسط تاج براي ورود نور بيشتر، تنظيم ارتفاع و پراكندگي افقي درخت، تقويت شاخه هاي اصلي و بالا بردن قدرت تحمل آنها نسبت به فشار ناشي از وزن ميوه و برف و يخ زمستانه، بالا بردن مقاومت در برابر باد، دادن شكل خاص به گياه جهت حاشيه سازي، آلاچيق سازي و غيره را نام برد. در اين بحث بطور اجمال درباره دو گروه اصلي انواع تربيت يعني شكل هاي گرد يا آزاد و شكل هاي پهن داربستي صحبت خواهد شد.

فرم گرد يا آزاد

در اين گروه چهار شكل هرمي (محور مركزي)، شلجمي (محور متغير)، جامي (مركز باز بدون شاخه پيشاهنگ) و تاج هيبريد براي درختان و درختچه ها و شكل پاچراغي براي بوته هائي مانند مو و گياهان مشابه آن وجود دارد.

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 الف: شكل هرمي:

در اين شكل به درخت اجازه داده مي شود كه بطور طبيعي و در حاليكه شاخه مركزي آن از شاخه هاي فرعي بلندتر است رشد نمايد و هرس تنها محدود به حذف شاخه هاي فرعي اضافي و قطع شاخه هاي پائيني تنه تا ارتفاع دلخواه مي باشد. بدين ترتيب در اين شكل هميشه ارتفاع شاخه مركزي كه دنباله تنه است از بقيه شاخه ها بيشتر مي باشد و به اصطلاح شاخه مركزي شاخه پيشاهنگ درخت است. گياهاني كه به اين شكل تربيت مي شوند. چون طول شاخه هاي فرعي پائيني آنها بيشتر از شاخه هاي فرعي بالاتر كه جوانتر هستند مي باشد شكل يك هرم يا مخروط به خود مي گيرند كه معمولاً داراي ارتفاع نسبتاً زياد و قطر تاج نسبتاً كم مي باشد و به اين دليل كار كردن با آنها مشكل است. از همين رو، معمولاً شكل هرمي را براي درختان ميوه بكار نمي گيرند، هر چند كه تجربه ثابت كرده كه تربيت نوع هرمي كه شاخه هاي فرعي آن داراي زاويه مناسب با تنه (60- 35 درجه) باشد و فاصله پائين ترين شاخه از سطح زمين حداقل به 50 سانتيمتر برسد، حتي در مورد هلو و آلوي ژاپني كه خيلي مناسب اين شكل نيستند قويترين و پرمحصولترين درخت را ايجاد مي كند.

 ب) شكل شلجمي:

 اين شكل بيشتر در ميوه كاري و براي محدود كردن ارتفاع درخت و گسترده نمودن تاج آن (در درختاني مانند گلابي، بعضي از انواع سيب، زردآلو، آلو، بادام، گردو، خرمالو، پسته و غيره) به كار مي رود. در اين روش پس از آنكه نهال تركه اي در زمين كشت شد، سر آن را در فاصله اي حدود 120 سانتيمتري زمين قطع مي‌سازند. اين نهال در سال بعد توليد تعدادي شاخه فرعي مي كند كه در زمستان تعدادي از آنها را كه از رشد چند جوانه بالائي حاصل شده و زاويه بسته و رشد عمودي دارند حذف و از بين بقيه 2 الي 5 شاخه را كه با تنه زاويه نزديك به عمود داشته و در اطراف تنه اصلي واقع شده و با يكديگر 30- 20 سانتيمتر فاصله عمودي داشته باشند به عنوان شاخه هاي اصلي درخت آينده انتخاب و بقيه را از ته قطع مي كنند. در اين شكل تربيت هيچ شاخه اي مداوماً حالت پيشاهنگ به خود نخواهد گرفت و به مجرد اينكه شاخه اي بر ديگران مسلط و از آنها بزرگتر شد بايد سر آن را قطع و نقش پيشاهنگ را به شاخه ديگري واگذار كرد. اين طرز تربيت باعث مي شود كه درخت در تمام جوانب خود داراي شاخه هاي قوي بشود و شاخه ها بتوانند محصول زيادي توليد كرده در برابر وزن آن و نيز فشارهاي خارجي به راحتي مقاومت كنند.

 

ج) هرس جامی :

 

این شکل از نظر طرز هرس بسیار شبیه هرس شلجمی است، با این تفاوت که در هنگام گزینش شاخه های اصلی، فاصله عمودی آنها با یکدیگر کمتر و حدود 15-10 سانتی متر در نظر گرفته می شود. چنین شاخه هایی، پس از اینکه رشد کردند و قطور شدند، فاصله های میانی را پر خواهند کرد و چنین به نظر خواهد آمد که همگی از انتهای تنه منشعب شده اند. شکل جامی بیشتر برای هلو و آلوی ژاپنی و گهگاه برای برخی از گونه های سیب و بادام بکار میرود. مزیت این شکل، باز بودن قسمت مرکزی تاج و نفوذ نور کافی به داخل آن می باشد. مهمترین عیب این شکل این است که محل اتصال شاخه های اصلی به تنه، بدلیل تراکم آنها به نسبت ضعیف است و همیشه این خطر وجود دارد که در اثر وزن میوه و فشار ناشی از برف و یخ زمستانه تنه یک یا چند شکاف از وسط بردارد و درخت از بین برود. عیب دیگر این شکل این است که حتی در درختان مثل هلو که حتی برای تربیت به شکلهای هرمی و شلجمی مناسب نیستند.

 

اصول هرس

  

   هرس درختان سيب نيمه پابلند و پابلند:

درختان پابلند آنهايي هستند كه تنه آنها از سطح خاك تا اولين انشعاب شاخه ها حدود 140تا 180 سانتيمتر باشند و اين ارتفاع در درختان نيمه پابلند 80تا 120 سانتي متر است. در اين نوع درختان پس از انتخاب وتعيين ارتفاع در پايه در صورت وجود شاخه هاي جانبي در قسمت انتها براي حفظ ارتفاع ، تشكيل فرم مورد نظر ، نهال را سربرداري مي كنند وتعداد 3 تا 5 جوانه كه بتواند بازوهاي اصلي را در انتهاي نهال تشكيل دهد باقي مي گذارند.

 

    هرس درختان سيب پاكوتاه ـ فرم جامي

 

هرس سال اول : پس از خارج كردن نهال از خزانه و انتقال به بستر اصلي لازم است قبل از كاشت ،مجدد اً ريشه را هرس ومنظم ضدعفوني كرده و در صورت مناسب بودن شرايط ازنظر فصل ، آنها را با ارتفاع 60 سانتيمتر سربرداري ميكنيم.

هرس سال دوم :

در اين سال جوانه هاي موجود در طول 60 سانتيمتري نهال رشد كرده وتوليد شاخه مي نمايند كه اسكلت نهايي درخت از اين سال به بعد شروع مي شود.

براي اين منظور اولين شاخه را از 15 سانتيمتري بالاي سطح خاك روي تنه انتخاب كرده وفواصل بين شاخه ها در طول تنه بايستي 15تا 20 سانتيمتر باشد و اگر شاخه يا جوانه زائد در بين فواصل باشد حذف مي شوند .در اين روش تعداد شاخه هاي باقيمانده بين 3تا 5 عدد مي باشند. لازمست پس از انتخاب شاخه ها و اسكلت بندي 3/1 طول هر شاخه را قطع و سربرداري كنيم.

هرس سال سوم:

در اين حالت شاخه هاي اصلي يا اسكلت اوليه بين 3تا 5 شاخه داشته ولازمست شاخه هايي كه با تنه اصلي زاويه نامتناسب (كمتر از 60 درجه ) دارند توسط بازوي جداكننده تنظيم شوند و شاخه هاي ثانويه به همان ترتيب 3/1 طول شاخه از جوانه اي كه به سمت بيرون است سربرداري مي شود.

 

    هرس باردهي در سيب و گلابي

 

دارد يا ميخچه

در درختان سيب و گلابي شاخه هاي خيلي كوتاهي كه منتهي به يك جوانه مي گردند ديده مي شود كه آنها را دارد(DARD) مي گويند كه در حد فاصل بين جوانه چوب وميوه قرار دارند وهمين ها هستند كه بعداً ميوه مي دهند و حتي الامكان بايد اينگونه شاخه ها روي درخت حفظ شوند.

 

بطور كلي ميوه دادن درختان نسبت عكس با رشد ونمو آنها دارد

 

معمولاً ميوه درختان سيب و گلابي روي شاخه هاي سه ساله و يا بيشتر تشكيل مي شود لذا بايد اين شاخه ها در زمستان بلند تر هرس گردند.

 

 

 

 

   هرس درختان هلو

 

 

 

 

 

 

 

 

از آنجا كه رشد ونمو شاخه هاي يك ساله در درختان هلو سريعتر از ساير درختان است اگر آنها را هرس نكنيم پس از چند سال به علت تراكم شاخه ها تاج به صورت انبوه در آمده و از نظر نرسيدن نور و هوا به اندازه كافي دچار مشكل خواهيم شد.

 

    هرس فرماسيون نوع جامي

سال اول

نهالهايي كه از خزانه پس از پيوند به بستر اصلي منتقل مي شوند ممكن است به صورت يك شاخه ساده و يا شاخه هاي فرعي متعدد باشند در هر حال از سطح خاك تا ارتفاع 50 سانتيمتري را نگه داشته و بقيه را سربرداري مي كنيم.

در نهالهايي كه داراي چند شاخه روي تنه است معمولاً چهار شاخه را از روي دو جوانه پائين نزديك محل اتصال نگه داشته وبقيه را قطع مي كنيم.

سال دوم

از شاخه هاي جوان و رشد يافته در طول سال تعداد 3 يا 4 شاخه كه كاملاً رشد كرده اند و از نظر خصوصيات فرم در وضعيت مناسبي هستند را حفظ كرده بقيه را حذف مي كنيم.

عمليات هرس در روي شاخه هاي باقيمانده بدين صورت است كه طول شاخه هاي اصلي كه اسكلت درخت را مي سازند برابر با 3/2 طول از محل اتصال به تنه را نگه داشته وبقيه را از جوانه اي كه به سمت بيرون است سربرداري مي كنيم.همچنين شاخه هاي فرعي كه روي شاخه اصلي تشكيل شده است را سربرداري مي كنيم.

سال سوم

طبيعي است در روي شاخه اصلي شاخه هاي جانبي يا فرعي بصورت دو شاخه ظاهر مي گردند . عمليات هرس در اين شاخه ها به اين صورت است كه از قسمت سرشاخه به نسبت 2/1 تا 3/1 سربرداري مي شوند و از سال دوم به بعد هرس بيشتر در جهت باردهي صورت مي گيرد.

ضمناً توصيه مي شود شاخه هايي كه از سال دوم به بعد بر روي تنه به صورت عمودي رسته يا به صورت عمودي از وسط شاخه هاي ديگر رشدو نمو كرده بايستي حذف گردند.

از سال دوم به بعد حتي المقدور نبايد شاخه هاي كوتاه را حذف كرد زيرا اولين شاخه هاي باردهنده ، همين شاخه ها هستند و بعد از سه سالگي بايد شاخه هايي كه به داخل تاج رفته اند و موجب انبوهي تاج مي شوند همچنين باعث مي شوند نور به داخل تاج نفوذ نكند را حذف كرد.

 

   هرس زرد آلو

 

 

 

 

 

 

از آنجا كه زرد آلو حامل ميوه بسياري است در صورت عدم هرس آن كيفيت ميوه پائين آمده و ميوه ها كوچك ونامرغوب مي شوند . همچنين در طي چند سال درختي بلند وتنومند داريم كه در اين حالت جهت برداشت محصول از آن با مشكل مواجه خواهيم شد. هرس در اين درختان نيز مانند هلو است زيرا در اين درختان نيز ميوه روي شاخه ها ي يكساله تشكيل ميشود.

در اين درختان هرس سبك روي درختان جوان و هرس كمي شديدتر روي درختان مسن انجام مي گيرد. اما بايد توجه داشت هرس شديد روي درختان باعث اختلال در رشد ، تأخير در گلدهي وكاهش ميزان محصول است. در درختان زرد آلو كه به فرم پهن پرورش يافته اند عمليات هرس زمستانه منحصر به قطع سرشاخه ها ي طويل و شاخه هاي حامل جوانه هاي گل ،مي باشد


نویسنده : مهندس غلامرضا اکبرزاده

TOP