نظم و انضباط ، شرط اصلی موفقیت

بد نیست که بحث دربارۀ ویژگی مطلوب نظم پذیری را با چند سوال آغاز کنیم.آیا شما تا به حال با شخص نامنظم و موفقی برخورد کرده اید؟ به نظر شما مردم جوامع قانون مند و نظم پذیر ، موفق ترند یا مردم کشورهایی که دچار هرج و مرج بی قانونی هستند ؟ در مورد خودتان چه؟ زمانی که کارهایتان را با نظم و ترتیب انجام می دهید، بازدهی مطلوب تری دارید یا هنگامی که بدون هیچ برنامۀ خاصی و به صورت کاملاً تصادفی به انجام کارهایتان می پردازید؟ با پاسخ دادن به این پرسش ها متوجه می شویم، همۀ ما کمابیش با این موضوع که یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت های انسان نظم است، موافقیم. چرا که غفلت از این نکتۀ مهم، اوقات گران بها و برگشت ناپذیر او و بسیاری از فرصت هایی را که می توانست در جهت ایجاد یک زندگی ثمربخش و سعادت مند به کار گیرد، به هدر می دهد. اهمیت یادگیری نظم و آثار و تبعات متعدد و مهم آن در زندگی سبب جلب علاقۀ روان شناسان به این موضوع و انجام پژوهش هایی در این باب شده است. برای آشنایی بیشتر با این صفت در آغاز باید با معنا و مفهوم آن آشنا شویم. دکتر علی شریعتمداری در کتاب روان شناسی تربیتی نظم را این گونه تعریف کردا اند : " نظم به معنای صحیح یعنی این که فرد شخصاً اعمال خود را تحت قاعده در آورد، خویشتن را کنترل و هدایت کند و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید". بر طبق این تعریف نظم از چند مولفه تشکیل شده است، که عبارتند از:

  1. آگاهی و بصیرت

  چنانچه رفتار انسان بر اساس شناخت و بصیرت باشد، علاوه بر آنکه رفتار از روی میل و رغبت صورت می گیرد، فرد در حفظ و بقاء آن کوشا خواهد بود، در مورد نظم نیز چنین است. یعنی تنها در صورتی که نظم بر مبنای شناخت فرد نسبت به اصول و قواعد و فواید و آثار آنها ایجاد شود، مقبول بوده و فرد بدون هیچ گونه رنج و خستگی بر اساس آن عمل می کند.

  2. آزادی مشروط

  نظم به معنای محدود نمودن آزادی فرد نیست، بلکه به منظور آن است که رفتار و فعالیت فرد را معقولانه بر طبق ضابطه ها و معیارهای منطقی و مشخصی در آورد. ضابطه و معیارهایی که هم به سود فرد است و هم به سود جامعه. پس باید این نکته را در نظر داشته باشیم که نظم و مقررات، آزادی بی قید و شرط افراد را مشروط می کند، تا حدی که این آزادی به حقوق دیگران ضرری وارد نکند و مانع رشد و هدایت خود فرد هم نشود. اما باید توجه نمود که این مشروط کردن نباید به آزادی اندیشه و عمل فرد آسیبی برساند.

  3. خودکنترلی یا انضباط شخصی

  یکی از اصول مهم در منظم بودن این است که فرد از روی اختیار آن را بپذیرد. به عبارت دیگر فرد شخصاً اعمال و رفتار خود را کنترل نموده و تحت نظم و قاعده در آورد و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید.یک فرد منظم در مراحل مختلف زندگی خویش عاقلانه رفتار می کند و با ارزیابی و تدبیر رفتارهای خود را مدیریت می کند. چنین فردی قادر است عواطف و احساسات خود را کنترل نموده، ارزش های صحیح اخلاقی را بپذیرد، در زندگی جمعی احساس مسئولیت می کند، به حقوق و وظایف خود آشنا است و برنامۀ زندگی شخصی خود را از لحاظ مسائل مختلفی چون عادات غذایی، استراحت، تفریح، مطالعه و .... درست تنظیم می کند.

  4. مداومت

  نظم را نمی توان به صورت مقطعی و یا در یک زمان مشخص ایجاد کرد، بلکه باید در طول زمان در فرد شکل گیرد. چنانچه نظم در اثر تمرین و تکرار در افراد به صورت یک عادت آگاهانه در آید، از ثبات و دوام بیشتری برخوردار خواهد بود. ایجاد هر عادت و رفتار صحیح محتاج تمرین است و نمی توان انتظار داشت با وضع مقررات فوراً آن را به وجود آورد. همچنین پس از اکه منظم بودن به صورت یه ویژگی درونی در آمد برای استمرار آن تمرین و تکرار و تقویت لازم است.

 

  پیامدهای نظم :

  داشتن نظم و ترتیب، مانند بهره مندی از هر ویژگی مطلوب دیگری ، پیامدهای مطلوب فراوانی دارد که به ذکر مهمترین آنها می پردازیم.

  ۱ - کاهش استرس و ایجاد آرامش

  در این زمینه همواره تاکید می شود که فهرست کارهایی را که باید انجام دهید، فراهم کنید. چرا که نداشتن برنامه و به هم ریختگی ذهن شما را مشغول می کند و بدون شک با فشار روانی مواجه می شوید اما منظم بودن میزان استرس را کاهش و احساس آرامش را افزایش می دهد.

  ۲ - ایجاد تعادل بیشتر

  با داشتن نظم، برای مطالعه، شرکت در کلاس یا دنبال کردن سرگرمی مورد علاقه تان وقت لازم را پیدا خواهید کرد. ترتیب دادن به زندگی، شما را باکفایت تر خواهد کرد. شما می توانید کارها را در زمان کمتری انجام دهید و امور زندگی را در کنترل خود درآورید.

  ۳ - صرف وقت بیشتر برای خانواده و دوستان

  ترک کردن محل کار سر ساعت، صرف وقت کمتر برای انجام کارهای خانه باعث می شود شما وقت آزاد بیشتری برای نزدیکان و خانواده بگذارید.

  4 الگوبرداری دیگران

  در صورت داشتن فرزند، رعایت نظم در خانه اهمیت زیادی پیدا می کند. اگر لباس ها و وسایل خود را مرتب نکنید احتمال دارد فرزندان نیز این کار را یاد بگیرند. در حالی که منظم بودن شما بیانگر حرف های شما خواهد بود. یادگیری نظم می تواند در آینده برای فرزندان شما مفید باشد.

  5 - صرفه جویی

  فرد منظم از آن چه در منزل دارد، آگاه است؛ این امر مانع از رفت و آمد بی دلیل به مغازه است. به علاوه همانطور که پیشتر ذکر شد رعایت نظم سبب صرفه جویی در وقت شما نیز می گردد.

  6 - پیشرفت در زندگی

  بی نظمی مانع پیشرفت می شود. افراد منظم راه و شیوه ای در پیش می گیرند که از انجام کارهای غیرضروری و وقت گیر صرف نظر کنند و بیشتر تمرکز خود را برآینده و هدف خود می گذارند و در این زمینه پیشرفت هم خواهند کرد.

 

  آیا فرد منظمی هستید؟

  اگر از شما بپرسند که آیا خود را فرد منظمی می دانید یا خیر؟ چه پاسخی می دهید. پاسخ شما هرچه باشد احتمالاً صحیح نیست. نتایج پژوهش جالب روان شناسی به نام برنر ( Berner ) از دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است غالباً افراد منظم میزان منضبط بودن خود را کمتر از حد معمول ارزیابی کرده و در مقابل افراد نامنظم خود را اشخاص تقریباً منظمی می دانند. با پاسخ دادن به پرسش های زیر شما می توانید بفهمید که به واقع انسان منظمی هستید یا خیر و در صورت لزوم باور غلط خود را در این مورد اصلاح کنید.

  لطفاً عبارات زیر را به دقت خوانده و میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر یک از این عبارت مشخص کنید. برای نمره گذاری در عبارات 1،2،3،5،9،10،11،13،14،15 به گزینۀ کاملاً موافقم 5 امتیاز، گزینۀ موافقم،4 امتیاز؛ نظری ندارم،3 امتیاز؛ مخالفم، 2 امتیاز و کاملاً مخالفم 1 امتیاز تعلق می گیرد. در عبارات 4،6،7،8،12 نمره گذاری به صورت معکوس انجام می شود. یعنی به گزینۀ کاملاً موافقم 1 امتیاز، گزینۀ موافقم،2 امتیاز؛ نظری ندارم،3 امتیاز؛ مخالفم، 4 امتیاز و کاملاً مخالفم 5 امتیاز تعلق می گیرد.

 

  1. به خوبی می توانم کارهایم را طوری تنظیم کنم که درست سر زمان تعیین شده انجام شوند.

  2. وسایل متعلق به خودم را تمیز و مرتب نگه می دارم.

  3. دارای اهداف روشنی هستم و برای رسیدن به آنها طبق برنامه کار می کنم.

  4. فرد بسیلر منظمی نیستم.

  5. برای آنکه بدانم چی کجاست ترجیح می دهم هر چیز را در جای خودش قرار دهم.

  6. برایم مشکل است خودم را مجبور به انجام وظایفم کنم.

  7. فکر نمی کنم که هیچ وقت بتوانم آدم منظمی شوم.

  8. غالباً کارهایم را بدون برنامه ریزی زمانی انجام می دهم.

  9. برای جلوگیری از دوباره کاری سعی می کنم کارهایم را بدق انجام دهم.

  10. وقتی می خواهم به یک سفر کوتاه بروم، از قبل با دقت در رابطه با آن برنامه ریزی می کنم.

  11. برایم مشکل است که به آسانی به ذهن یا افکارم اجازه دهم تا بدون کنترل یا هدایت در هر جهتی که خواست برود.

  12. وقت زیادی را برای پیدا کردن وسایلی که سر جایشان نگذاشته ام صرف می کنم.

  13. فقط در شرایطی که کاملاً بیمار باشم کارم را تعطیل می کنم.

  14. شخص بسیار منظم و مرتبی هستم.

  15. بدهکاری هایم را سر موقع و کامل پرداخت می کنم.

 

  نتیجه :

  امتیاز بالای 50 : شما فرد منظمی هستید. از آنجایی که با برنامه ریزی و دقت وظایف و فعالیت های خود را انجام می دهید، اغلب کارهایتان به موقع و به طور کامل انجام شده و دغدغه ای دربارۀ عقب افتادن آنها نخواهید داشت. شما مسئولیت هایی متناسب با زمان و انرژی خود پذیرفته و نسبت به انجام آنها متعهد هستید، بنابراین دسیگران می توانند روی قول های شما حساب کنند. نظم و ترتیبی که در روان و زندگی شما جریان دارد سبب جلوگیری از اتلاف وقت و دوباره کاری شما می شود و این امر به شما آرامش می بخشد. این آرامش به وجود امده نیز به نوبۀ خود باعث انجام بهتر کارها و وظایف محوله به شما خواهد شد.

  امتیاز زیر 50 : متاسفانه شما از نظز نظم و انضباط در وضعیت مطلوبی قرار ندارید. شاید تقصیر را گردن زندگی بیندازید و بگویید زندگی در دنیای ماشینی امروز منضبط بودن را غیر ممکن ساخته است. اما فراموش نکنیک که بشر برای سرعت بخشیدن به کارها و انجام راحت تر آنها انواع ماشین ها را اختراع کرده است. اگر می خواهید که از استرس های شغلی، تحصیلی یا خانوادگی خود بکاهید و آرامش بیشتری را تجربه کنید. لازم است که در عادات خود تجدید نظر کنید .

  لطفا منظم باشید !

  راهکارهای افزایش نظم

  اگر از جمله افرادی هستید که هر روز صبح قبل از ترک خانه باید مدت مدیدی دنبال یک دست لباس تمیز و مناسب و یا کتاب و جزوه هایتان بگردید و سرانجام در حالی که از ظاهرتان زیاد راضی نیستید از منزل خارج می شوید و یا این که میز کارتان آنقدر شلوغ است که ناچارید برای پیدا کردن برگه ای که دیروز آخر وقت روی آن گذاشته اید تمام وسایلتان را از روی میز جمع کنید، به شما پیشنهاد می کنیم که راهکارهای ارائه شده در این بخش را مطالعه نموده و به کار بندید، تا آرامش بیشتری را در زندگی تان تجربه کنید.

 

  1. برای خود اهدافی تعیین کنید

  هدف عبارت است از خواست و ارادۀ قوی برای رسیدن به مطلوبی خاص که با انجام اعمال آگاهانه برای دستیابی به نتیجه همراه است. پافشاری برای رسیدن به هدفی خاص مبین میزان اهمیت آن هدف است. برای مثال ممکن است شما تصمیم بگیرید که در سال تحصیلی جدید از برنامۀ متفاوتی پیروی کرده و پیشرفت تحصیلی را تجربه کنید.

 

  2. از روابط موجود میان عوامل مختلف غافل نشوید

  برای رسیدن به انضباط فردی باید میان کلیۀ فاکتورهای دخیل در رساندن شما به نتیجه ارتباط برقرار کنید. به عنوان مثال در زمینۀ مطالعۀ مستمر دروس، ایجاد ارتباط یعنی برقراری ارتباط بین حضور به موقع در کلاس ها، یادداشت برداری، مطالعۀ مستمر،کاهش زمان تفریح و استراحت، لذت آنی، میل و رغبت، افزایش احتمال پیشرفت تحصیلی، امکان راهیابی به مقاطع بالاتر تحصیلی و... . زمانی که این اتصال میان عوامل مختلف دخیل در این امر ایجاد شد، آنوقت متوجه می شویم که چه عواملی در این میان می توانند به ما کمک کنند و چه عواملی مانع راه و مسدود کنندۀ مسیر ما هستند. بنابراین بهتر است لیستی از باید ها و نبایدها تهیه کرده و به انها توجه کنید. برای اینکه بتوانیم به هدف خود دست پیدا کنیم ،عوامل مثبت و منفی همیشه باید در یک خط تعادل قرار داشته باشند .

 

  3. برای رسیدن به اهداف خود برنامه ریزی کنید

  سعی کنید در هر روز فعالیت هایی را جهت نیل به هدفتان انجام دهید. در آغاز از گام های کوچک شروع کنید. مثلاً به جای این که به خودتان بگویید من هر روز حد اقل 3 ساعت مطالعه می کنم. هر هفته نیم ساعت به زمان مطالعۀ روزانۀ خود بیفزایید. اگر تا به حال در طول ترم درس نخوانده اید، تبعیت از یک برنامۀ سنگین و فشرده، شما را خسته و بالطبع از ادامۀ راه منصرف خواهد کرد.

  این نکته را نیز فراموش نکنید که بهتر است هر فرد طبق برنامۀ شخصی خودش عمل کند. بنابراین بهتر است برنامه تان را شخصاً تهیه کنید. البته از آنجایی که برای برنامه ریزی باید اطلاعات کافی داشته باشید، بد نیست که از نظرات دوستان منظم، اعضای خانواده و یا مشاورین استفاده کنید، اما تصمیم گیرندۀ نهایی خود شما هستید. شاید برنامه ریزی کردن کار دشواری نباشد اما مسئله ای که در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است تعهد به اجرای برنامه است. اگر برنامه سخت و اجرای آن قدری دشوار باشد، نهایتاً منجر به انصراف از اجرای آن می شود. به همین دلیل کاملاً منطقی است که گاهی برنامه ها را تعدیل کرده و تغییراتی در آن ایجاد نمایید و وقتی به آن خو گرفتید کم کم خودتان را به هدفی که در ذهن دارید نزدیک کنید.

 

  4. عادت به کار را در خود تقویت کنید

  توماس هاکسلی که هم زیست شناس بود و هم در تعلیم و تربیت صاحب نظر، می گوید : شاید باارزش ترین نتیجۀ تعلیم و تربیت این باشد که توانایی پیدا می کنیم تا خود را واداریم که آنچه را باید انجام داد، به موقع انجام دهیم، چه بپسندیم و چه نپسندیم. این نخستین درسی است که باید آموخته شود و هر قدر که آموزش کسی زود آغاز شود، احتمال دستیابی به نتیجۀ مطلوب بیشتر است.." انضباط یعنی انجام کارهای درست در زمان مناسب و به دلیل موجّه.

  اولویت های خویش را باز بنگرید و رد آن ها را بیابید تا ببینید راه را درست رفته اید یا نه و هر روز کاری لازم ولو ناخوشایند انجام دهید تا خود را منضبط نگه دارید.

  5. به فعالیتی چالش برانگیز بپردازید

  برای تقویت قدرت تفکر و ارادۀ خویش، دست به کاری بزنید یا طرحی را اجرا کنید که خلاقیت تان را شکوفا می سازد. این امر وادارتان می کند که از قوای ذهنی تان بیشتر استفاده کرده و در کار خویش انضباط داشته باشید. در این مسیر باقی بمانید و ببینید که توانایی شما بیش از آن است که خود می پندارید.

 

  6. مسئولیت اعمال خود را بپذیرید

  " هر فرد مسئول رفتار خویش است." این جمله نه تنها از سوی پیامبر اسلام (ص) در احادیث مختلف نقل شده است، بلکه در سال های گذشته به عنوان مبحثی اساسی در کتب و نوشتارهای روان شناختی به چشم می خورد. هنگامی که شما مسئولیت رفتارهای خود را پذیرفته و پیامدهای ناشی از آن را به حساب بدشانسی یا ضعف و سستی دیگران نگذارید، قبل از انجام هر عمل به نتایج آن فکر کرده و برای انجام هرچه بهتر آن برنامه ریزی کرده و با نظم و دقت پیش می روید.

 

  7. وقت شناس باشید

  یکی از ویژگی های بارز افراد منظم، وقت شناس بودن آنهاست. هنگامی که می خواهید با دیگران قرار بگذارید، به همۀ جوانب از جمله ترافیک، محل قرار و کارهای دیگری که باید در آن روز انجام دهید خوب فکر کنید. سعی کنید برای دیگران نیز به اندازۀ خودتان احترام قائل شوید. اگر باید صبح زود در دانشگاه یا محل کار خود حاظر باشید، بهتر است کمی زودتر از خواب برخیزید. با این کار دلهرۀ دیر رسیدن به محل کار یا دانشگاه خود را نخواهید داشت و روزتان را با استرس آغاز نمی کنید.

 

  8. افراد منظم را بعنوان دوست انتخاب کنید

  دوستان و معاشران منظم ، تاثیری بس بزرگ در به وجود آمدن نظم در زندگی انسان دارند. شما می توانید با مشاهدۀ رفتارهای دوستان منظم خود از آنها الگوبرداری کرده و از آنها سرمشق بگیرید. از طرف دیگر آرامش و اعتدالی که در زندگی دوستان منضبط شما وجود دارد با گذشت زمان به زندگی شما نیز تسری می یابد.

 

  9. هنر مدیریت زمان را بیاموزید

  از مهم ترین راه های دست یابی به نظم ، تقسیم وقت است . تنظیم وقت افزون بر آن که باعث پدید آمدن نظم است ، سبب می شود انسان از اوقات فراغت نیز به خوبی بهره مند گردد و برای همه اوقات خود برنامه ریزی کند و از فرصت ها بهره جوید. برای تنظیم زمان خود در آغاز باید بدانید که وقتتان صرف چه فعالیت هایی می شود. برای این کار می توانید دفترچه ای تهیه کرده و به مدت یک هفته فعالیت های روزانۀ خود را در آن یادداشت کنید. اکنون با مرور این دفترچه می توانید فعالیت های ضروری، فعالیت های غیر ضروری و فعالیت هایی که باعث اتلاف وقتتان می شوند را از هم تشخیص داده و با حذف فعالیت های نامطلوب زمان بیشتری را به فعالیت های سودمند و مفید اختصاص دهید. به علاوه سعی کنید هیچ گاه کارهایتان را تا آخرین فرصت اعلام شده به تعویق نیندازید.


نویسنده : زهره قربانی

TOP